مقدمه
فرضیهها همانقدر که میتوانند در مسیر رفتن و رسیدن به حقایق ما را کمک کنند، به همان اندازه تکیه بر آنها بهمثابه حقایق، باعث گمراهی میشوند. احتمالا شما هم این تجربه را زیستهاید که فرضیهها و تصوراتتان از چیزی یا کسی جای خودش را گرفته و روزگار و پیامدهای منفی را برایتان رقم زده است. هوش مصنوعی هنوز هم برای اغلب مردم پدیده عجیبی است که تجربه همنشینی کمی با آن دارند. اما سؤال مهم اینجاست که مردم درباره هوش مصنوعی چه فکر میکنند و چه مفروضاتی نسبت به آن دارند.
به نظر میرسد ما هنوز درباره هوش مصنوعی زیاد نمیدانیم و به همین خاطر باورها و مفروضات اشتباهی درباره آن داریم. این گزارش در نگاهی کلان، چهار فرض اشتباه و رایج را که زیربنای سیاستهای هوش مصنوعی در سطح جهانی هستند را بررسی میکند و سعی در اصلاح یا جایگزنی آنها دارد. مطابق با این گزارش بسیاری از باورهای گسترده درباره هوش مصنوعی بهطور دقیق وضعیت و تنوع دیدگاهها درباره آنرا نشان نمیدهند که این امر میتواند موجب خطراتی ناشی از سیاستهای اشتباه منبعث از این باورها شود و عملکرد هوش مصنوعی در راستای منفعت عمومی نباشد.
هوش مصنوعی نه آن پیلتن رستمفکن
اولین فرضی که در این گزارش درباره هوش مصنوعی به چالش کشیده شده این است که هوش مصنوعی دارای ظرفیت و پتانسیل نامحدودی برای اجرای وظایفی است که به هوش و قضاوت انسانی نیاز دارند. این گزارش میگوید که امروزه هوش مصنوعی محدود و تنها قادر به انجام وظایف مشخصی است. با اینکه هوش مصنوعی میتواند باعث بهبود عملکرد بسیاری از برنامههای کاربردی دنیای واقعی شود اما در حال حاضر شواهد نشان میدهد که هوش مصنوعی همچنان در عملکردهای حیاتی مانند زبان، رباتیک، پزشکی و... با محدودیتهای عمدهای مواجه است.
دادههای بیشتر هوش مصنوعی بهتری نمیسازند
دومین فرضیهای که به چالش کشیده شده این است که دادههای بیشتر منجر به هوش مصنوعی بهتر و باکیفیتی خواهند شد. این گزارش استدلال میکند که این مسئله یک نوع تقلیل و سادهسازی است، زیرا همه سیستمهای هوش مصنوعی لزوما با جمعآوری و توزیع بیشتر دادهها عملکرد آنها بهبود نخواهد یافت و عوامل بسیار دیگری در این امر دخیل هستند که بدون توجه به آنها پیشرفت خاصی حاصل نمیگردد. از طرفی، افزایش دادهها متعاقبا خطراتی برای حفظ حریم خصوصی و امنیتی و حقوق مالکیت معنوی را نیز به همراه دارد. همچنین این گزارش هشدار میدهد که دادهسازی برای این کار میتواند باعث برتری برخی گروهها و افکار و عقاید بدون توجه به حقایق شود.
هوش مصنوعی بهمثابه جنگ تسلیحاتی نیست
فرض سومی که در این گزارش بررسی میشود این عقیده و تفکر است که هر کشور برای موفقیت و برنده شدن در حوزه هوش مصنوعی باید سریعتر از همتایان خود، فعالیتهایی برای توسعه و ارتقای هوش مصنوعی انجام دهد. درصورتیکه نگاه به هوش مصنوعی بهمثابه مسابقه تسلیحاتی میتواند موجب تضعیف حکمرانی مسئولانه شده و سرعت، امنیت و اخلاق را به حاشیه ببرد. بنابراین ورای این دیدگاه به هوش مصنوعی، هر کشور باید در کنار و همبسته با برنامههای توسعه هوش مصنوعی عواملی مانند شفافیت را نیز در نظر داشته باشد.
سفر بسیار باید تا پخته شود خامی
چهارمین و آخرین فرضیهای که درباره هوش مصنوعی به آن پرداخته شده این باور است که اصول اخلاقی را میتوان در سیستمهای هوش مصنوعی رمزگذاری و پیادهسازی کرد. این در حالی است که اخلاق داده و بالتبع هوش مصنوعی مستلزم و نیازمند مجموعه اصلاحاتی فراتر از اصلاحات فنی است. برای مثال جهت پیادهسازی و رعایت اصول اخلاقی تغییرات مختلفی در زمینههایی همچون اجتماعی، سازمانی و... نیاز است که در غیر این صورت انجام اصلاحات گسترده و اجرای آنها امکانپذیر نخواهد بود.