متن
هوش مصنوعي به عنوان يك فناوري نوظهور، علاقهمندان زيادي در بين صاحبان صنايع خلاق و فرهنگي پيدا كرده است. اين فناوري فرصتهاي متعدد و بينظيري پيش روي اين صنايع قرار ميدهد. كاهش هزينهها و افزايش كارايي در توليد محصولات خلاق، تحليل كلانداده و تسهيل در تصميمگيري، شخصيسازي، توليد و توصيه محتوا از جمله كاربردهاي مهم هوش مصنوعي در صنايع خلاق است. خلاقيت به عنوان يكي از صفات انساني، در طول تاريخ نقش مهمي در توسعه فرهنگ و هنر و شكل دادن به نحوهي درك انسان از واقعيت داشته است. خلاقيت را ميتوان به عنوان يك ويژگي ذاتي انسان در تمامی تلاشهاي انساني مشاهده كرد. با اين حال، تعداد كمي از صنايع براي استفاده از ظرفيت خلاقيت انساني و بهرهبرداري از آن طراحي شدهاند. از اين بخش ها به عنوان صنايع خلاق ياد ميشود كه هستهي اصلي فعاليتهاي آن را خلاقيت انسان شكل ميدهد. بنابراين، تركيب محصولات فكري و ارزشهاي فرهنگي، اساس شكلگيري محصولات صنايع خلاق است كه فناوريها نيز نقش مهمي در توليد انبوه اين محصولات ايفا ميكنند. اين صنايع شامل: تبليغات، هنرهاي تجسمي، طراحي، رسانه و ارتباطات و غيره ميشود.
يكي از مهمترين جنبههاي مطالعه صنايع خلاق، تأثير آن بر اقتصاد كلان است. از آنجايي كه صنايع خلاق مبتني بر نوآوري و خلاقيت هستند، اين ظرفيت را دارند كه با رويكردها و اكتشافات نوآورانه خود بر ساير صنايع تاثير بگذارند. اين صنايع از طريق تحول زنجيره تأمين، گسترش ايدههاي خلاق و نوآورانه به بخشهاي ديگر، تاثير بر توسعه شهري و تقويت اقتصاد به بخشهاي ديگر سود ميرسانند. تاثير صنايع خلاق فقط به اقتصاد محدود نميشود و اثرات آن را ميتوان در تمام ابعاد جامعه احساس كرد. صنايع خلاق در شكل دادن به فرهنگها و بازتعريف نگرشهاي اجتماعي نقش مهمي دارند. اصليترين سود اين صنايع به جامعه حفظ و گسترش فرهنگ است. برخلاف ساير بخشها كه كالاي استانداردشده توليد ميكنند كه با فرهنگ مبدا سنخيتي ندارند، در توليد محصولات صنايع خلاق به لحاظ فرهنگي و تاريخي، ايدهآلهاي جامعه ي مصرفكننده نيز مورد توجه قرار ميگيرد. اين ملاحظات در بخشهاي خلاق سنتي همانند معماري و موسيقي قابل مشاهده است. بنابراين، ميتوان گفت كه صنايع خلاق يك قطعه حياتي از حفظ فرهنگ هستند كه ارتباط بين جوامع، فرهنگ و دنياي تجارت را تقويت ميكنند.
تغييرات شديد اقتصادي و سياسي كه در پي جهاني شدن اقتصاد، ديجيتالي شدن صنايع، تغيير پارادايمهاي اجتماعي، رويدادهاي جهاني مانند همهگيري كوويد-19 و جنگ اوكراين بوجود آمده است، شرايط پيچيده و ناپايداري را براي صنايع خلاق ايجاد كرده و اين مسائل كسبوكارهاي خلاق را مجبور ميكند تا براي پايداري خود در بازار، دائما تكامل يابند. بهطور مثال همهگيري كوويد-19 پيامدهاي منفي متعددي براي صنايع خلاق داشت و باعث كاهش اشتغال، كاهش گردش مالي و اختلال در زنجيره ارزش آنها شد. طبق گزارش آنكتاد (2022) در طول همهگيري كوييد-19، تقريبا 10 ميليون نفر شغل خود را در بخشهاي فرهنگي و خلاق از دست دادند. با اين حال، تغييرات تكنولوژيكي فعلي، اين صنايع را ميتواند به شرايط سابق بازگرداند و به پايداري آنها كمك كند. انتظار ميرود كه گسترش و استقرار سريع هوش مصنوعي (به عنوان مثال Chat GPT) به سرعت بسياري از فرآيندها، محصولات، مدلهاي كسبوكار و فعاليتها را در صنايع فرهنگي و خلاق تغيير دهد.
چالش ديگري كه صنايع خلاق با آن مواجهاند، انطباق با مدلهاي كسبوكار جديد است. تغييرات سريع در وضعيت اقتصادي، ديجيتالي شدن، تغيير ترجيحات مصرفكننده، بخش خلاق را مجبور ميكند تا مدلهاي تجاري جديدي را براي رويارويي با آن اتخاذ كند. تركيب منابع مالي و درآمدي مختلف يك شيوهي اصلي براي مواجهه با تغييرات تكنولوژيك است. با تكثير مدلهاي اقتصادي در يك بخش خلاق، منابع درآمدي نيز گسترش مييابد كه نمونهي آن در صنعت بازي مشاهده ميشود. اين صنعت در حال حاضر، شش مدل اقتصادي دارد كه به صورت موازي به كار برده ميشود: پرداخت فيزيكي يا ديجيتال، اشتراك، بازي رايگان، پرداخت خرد و تبليغات. تنوع مدلهاي درآمدي به صنعت بازي اجازه داد تا با تغييرات عصر جديد سازگار شوند. براي غلبه بر اين چالشها، چندين استراتژي مورد نياز است كه از صنعتي به صنعت ديگر متفاوت است. رويكرد اتخاذ شده توسط هر صنعت براي مقابله با اين چالشها ميتواند تاثير قابل توجهي بر چشمانداز آن داشته باشند، و توسعه استراتژيهاي موثر براي تضمين پايداري و رشد بلندمدت بسيار مهم است.هوش مصنوعي خلاق و همخلاق
اصطلاح «هوش مصنوعي»، گرچه مفهومي قديمي است اما اخيرا محبوبيت زيادي ميان مردم و صاحبان كسبوكار به دست آورده است. هوش مصنوعي مجموعهاي از كدها، تكنيكها، الگوريتمها و دادهها است كه يك سيستم كامپيوتري را قادر ميسازد تا رفتارهاي انسانمانند را توسعه و تقليد كند و از اين رو تصميماتي مشابه يا در برخي مواقع بهتر از انسانها اتخاذ كند. با توجه به چشماندازي كه اين فناوري در تغيير شكل جهان از جهات مختلف دارد، هوش مصنوعي به يك روند در حوزهي اقتصادي و اجتماعي تبديل شده است. دو رويكرد فكري متفاوت نسبت به پديدهي هوش مصنوعي وجود دارد: رويكرد انساني و رويكرد ايدهآلگرا هدف رويكرد اول، ايجاد و توسعه نرمافزاري است كه قادر به تقليد از مغز انسان باشد تا بتواند از عهده وظايف به همان روشي كه انسان از طريق فرآيند فكري خود و بدون نياز به كمك خارجي انجام ميدهد، بربيايد. در مقابل، رويكرد ايدهآل استدلال ميكند كه هوش مصنوعي نبايد از هوش انسان تقليد كند. در عوض، بايد يك هوش كاملا منطقي توسعه يابد كه قادر به انجام وظايف بدون سوگيري و تعصبات انساني باشد. اين دو رويكرد را ميتوان به بهطور خلاصه در جدول 1 مشاهده كرد.
* براي مشاهده جدول انواع رويكردها نسبت به هوش مصنوعي به فايل كامل مقاله مراجعه نماييد*
با افزايش استفاده از هوش مصنوعي در صنايع خلاق، بحثي در مورد نقشي كه اين فناوري نوآورانه بايد ايفا كند شكل گرفته است. در مطالعهاي كه در سال 2022، تحت عنوان «بازتعريف خلاقيت در عصر هوش مصنوعي» انجام شده است، دو ديدگاه اصلي را براساس درك از فناوري، اعتماد به قابليتهاي آن و تمايل به تكيه بر مدلهاي هوش مصنوعي متمايز ميكند. اين ديدگاهها شامل:هوش مصنوعي خلاق مستقل و هوش مصنوعي همخلاق است.
* براي مشاهده تصوير مربوط به هوش مصنوعي همخلاق در مقابل هوش مصنوعي خلاق مستقل به متن كامل مقاله مراجعه نماييد*
طرفداران ديدگاه اول ادعا ميكنند كه صنايع بايد بهطور كامل فناوري هوش مصنوعي را بپذيرد و به آن اجازه دهند تا به يك موجوديت خلاق مستقل تبديل شود. اين گروه معتقدند، هوش مصنوعي بايد با هدف تقليد از مغز انسان تا حدي تكامل يابد كه در نهايت بتواند خلاقيتهاي اصلي خود را بدون راهنمايي انسان توليد كند. بهطور مثال هوش مصنوعي خلاق مستقل ميتواند ابزاري باشد كه بهتنهايي قادر به توليد يك ويدئو و فرايندهاي توليد آن از جمله نوشتن فيلمنامه، ضبط و ويرايش و غيره بدون نياز به كمك انساني باشد. بنابراين اين گروه، هوش مصنوعي را برابر با هنرمند ميدانند و نتايج خلاقانه بدون توجه به اينكه توسط انسان يا يك مدل توليد شده است، اعتبار و ارزش يكساني دارد. از طرف ديگر، حاميان ديدگاه «هوش مصنوعي همخلاق» استدلال ميكنند كه نقش هوش مصنوعي بايد به كمك به انسانها محدود شود. اين ديدگاه، فناوري هوش مصنوعي را صرفا ابزاري ميداند كه انسانها ميتوانند از آن براي فعاليتهاي مكانيكي كه نيازي به خلاقيت ذهني نيست، استفاده كنند. در اين سناريو، هوش مصنوعي به عنوان يك موجوديت نيمهخلاق كه قادر به حمايت از خلاقيت انساني است، ديده ميشود. بهطور مثال ابزارهايي كه براي ويرايش ايرادات فيلمها مانند: حذف صداي زائد و افزايش كيفيت عكس و غيره است در اين دسته قرار دارند. اين دو مكتب فكري را ميتوان در صنايع خلاق يافت كه در حال حاضر ديدگاه هوش مصنوعي همخلاق غالب است.
[2] Co-Creative AI.
هوش مصنوعی در صنایع خلاق
كاربست جدي هوش مصنوعي در صنايع خلاق در مقياس انبوه، نسبتا جديد است، اما با سرعتي چشمگير در حال افزايش است. گفته ميشود كه اندازه بازار مرتبط با هوش مصنوعي در حوزه رسانه و سرگرمي در سال 2022 به 13.8 ميليارد دلار رسيد و پيشبيني ميشود تا سال 2032 به 149.9 ميليارد دلار برسد.
* براي مشاهده اندازه بازار هوش مصنوعي در صنعت رسانه و سرگرمي از سال 2022 تا 2032 به متن كامل مقاله مراجعه كنيد*
از نظر جغرافيايي، اين افزايش، عمدتا در كشورهاي توسعه يافته بوده است كه منطقه آمريكاي شمالي در اين زمينه پيشرو است. در سال 2021، بخش فروش و بازاريابي در صنعت رسانه و سرگرمي بيشترين بهرهمندي را از هوش مصنوعي داشته است. كاربرد آن در اين حوزه شامل: طراحي، تبليغات و پروموشن است. علاوه بر آن، بخش شخصيسازي نيز رشد قابل توجهي در سالهاي اخير داشته است. انتظار ميرود اين روند به دليل ارتباط آن با توزيع و مصرف محتوا در صنايعي مانند موسيقي و VODها افزايش يابد.
*براي مشاهده نمودار هوش مصنوعي در بازار رسانه و سرگرمي، تقسيمبندي بر اساس كاربرد به متن كامل مقاله مراجعه كنيد*
صنايع خلاق در حال حاضر به دليل تلاش براي يافتن راههايي براي كسب درآمد از محتواي خود و دستيابي به مخاطبان ديجيتالي و بوميان ديجيتال با لحظات حياتي مواجه است. همهگيري COVID-19 و قرنطينههاي آن به ديجيتالي شدن صنايع سرعت بخشيد و فرصتهايي که براي هوش مصنوعي پيش روي اين صنايع قرار ميدهد كه در ادامه به آنها پرداخته شده است.
كاهش هزينهها و افزايش كارايي
هوش مصنوعي در صنایع خلاق مانند صنعت موسيقي امكان افزايش كارايي كسبوكار در زمينههاي ايجاد، توسعه و توزيع محتوا و همچنين امكان توليد محتوا (موزيك) را فراهم ميكند. اين فناوري در صنعت نشر به منظور ترجمهي خودكار استفاده ميشود. هوش مصنوعي به ناشران اجازه ميدهد زمان مورد نياز براي ترجمه كتاب را قبل از انتشار به ميزان قابل توجهي كاهش دهند و از اين طريق هزينهها نيز كاهش مييابد. هوش مصنوعی در صنعت خبر، به عنوان يك ابزار جستوجو استفاده ميشود كه قادر به فيلتر كردن اطلاعات و تشخيص اخبار جعلي است. اين امر منجر به كاهش زمان جستوجو و توليد محتواي بيشتر توسط خبرنگاران ميشود. همچنين به صحت و اعتبار بيشتر اخبار نيز كمك ميكند. صنعت بازيهاي ويدئويي نيز از قابليتهاي هوش مصنوعي بيبهره نمانده است. در اين صنعت علاوه بر قابليت ويرايش، هوش مصنوعي و يادگيري ماشيني را ميتوان در اتوماسيون تست بازي به كار گرفت. اين امر به تسريع در انتشار بازيهاي جديد كمك ميكند.
تجزيه و تحليل كلانداده و تسهیل در تصميمگيري
كسبوكارهاي مربوط به صنايع خلاق از اين قابليتها براي جمعآوري اطلاعات مرتبط با محتواهاي قبلي خود، مانند ميزان درگيرسازي مخاطب يا نفوذ و انتشار استفاده ميكنند. اين اطلاعات ميتواند براي پيشبيني درآمدهاي آينده، توسعه كمپينهاي بازاريابي، ارتقاء كيفيت خدمات و بهبود روابط با مشتري كاربرد داشته باشد. در برخي صنايع ميتوان از اين تحليل دادهها براي روندهاي جديد در بازار و شناسايي سودآورترين پروژهها جهت سرمايهگذاري استفاده كرد. تحليلهاي بهدست آمده در صنعت هنرهاي نمايشي به منظور تصميمگيریهاي بازاريابي و پيشبيني ميزان حضور و فروش بليط استفاده ميشود. در صنعت مد و طراحي، پيشبينيهاي ايجاد شده توسط هوش مصنوعي براي پيشبيني روندهاي آينده استفاده ميشوند و كسبوكارها را قادر ميسازد تا تغييرات در نيازهاي مشتري را پيشبيني كنند. اين اطلاعات همچنين در بهينهسازي زنجيره تامين جهت به حداقل رساندن مقدار محصولي كه هدر ميرود، استفاده شود. در صنعت موزه و ميراث فرهنگي نیز براي شخصيسازي تجربه بازديدكنندگان استفاده ميشود.
* براي مطالعه ادامه كاربردهاي هوش مصنوعي در صنايع خلاق به متن كامل مقاله مراجعه كنيد.*