مقدمه
در مقدمه مقاله، ضمن ارائه خلاصهای از تحولات اخیر در تأمین مالی دولتی، خصوصی و ترکیبی در صنایع فرهنگی و خلاق، در مورد چگونگی نقش مقالات در پیش زمینهسازی یک الگوی تأمین مالی جدید بحث شد که شامل سازوکارهای مشارکتی مانند تأمین مالی جمعی، تأمین مالی مرکز رشد و شتابدهنده، بازارهای سرمایهگذاری پشتیبانی عمومی آنلاین، سرمایهگذاری اجتماعی و همچنین فناوریهایی که اشکال نوین امور مالی را ممکن میسازند، است . بعد از بیان مقدمه، نویسنده به مرور مقالات در این شماره ویژه میپردازد. مقالات بررسیشده، بهلحاظ رویکرد، روش و داده متنوع بوده و از مطالعات مفهومی، کیفی و موردی گرفته تا تحلیلهای پیچیده بر اساس اطلاعات به دست آمده ازنظرسنجی و کاربرهای یک پلتفرم را شامل میشوند.
- بدین منظور از پنج مقاله از این شماره ویژه برای بررسی استفاده شده است، که در ادامه به هر کدام از آنها پرداخته خواهد شد.
مقاله اول
موضوع مقاله اول در مورد دسترسی به منابع مالی نوآوران در صنایع خلاق است که در آن میزان مشارکت صنایع خلاق در فعالیتهای نوآورانه مورد بررسی قرار گرفته است. جهت بررسی میزان مشارکت صنایع خلاق از دادههای یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۷در بریتانیا صورت گرفت، استفاده شد.
مقاله دوم
عنوان مقاله دوم هنر سرمایهگذاری جمعی و نوآوری است که در آن به موضوع تأمین مالی جمعی برای صنایع خلاق و فرهنگی از دیدگاه اقتصاد فرهنگی پرداخته شده است. نویسندگان در این مقاله ضمن برجستهسازی صنایع فرهنگی و خلاق به عنوان یکی از مهمترین حوزهها برای استفاده از تأمین مالی جمعی به سه سوال اساسی در راستای افزایش درک خود از تأمین مالی میپردازند که عبارتند از: 1) تأمین مالی جمعی تحت چه شرایطی جایگزینی برتر از تأمین مالی پروژههای نوآورانه محسوب میشود؟ چه نوع تأمین مالی جمعی برای صنایع فرهنگی و خلاق خاص مناسب است؟ ظرفیت تأمین مالی جمعی برای صنایع فرهنگی و خلاق چقدر است؟ به اعتقاد ایشان اقتصاد فرهنگی میتواند ساختار مناسبی برای تبیین کاملتر موضوع تأمین مالی جمعی باشد.
مقاله سوم
در مقاله سوم با عنوان فراتر از قلمرو پول نقد: هنرمندان خیابانی و پرداختها در دنیای آنالین، به پیشرفتهای فناوریهای مدرن که تعامل طرفدارن با بازیگران خیابانی را افزایش میدهد، اشاره شد.
در اینجا، اجرای خیابانی به عنوان یک فرصت عملکرد تجاری برای هنرمندان نوظهور و شناخته شده است، تا بازار را مورد آزمون قرار دهد. سوال اصلی محقق در این مقاله این است که آیا نوع محبوبیت و بازاریابی فردی یک هنرمند بر کمیت و ارزش کمکهای مالی تاثیرگذار است یا خیر؟
مقاله چهارم
عنوان این مقاله، کشف موانع احتمالی استفاده از عرضه اولیه (ICO ) سکه برای تامین مالی پروژههای هنری است. نویسندگان این مقاله به موضوع تأمین مالی از طریق ارزهای رمزنگاری شده با ۴ تاکید بر عملکردهای عرضه اولیه سکه و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT)ها میپردازد. عرضه اولیه سکه و توکنهای غیرقابل تعویض به عنوان دو شکل از سرمایهگذاری توکن شده ، بخشی از صنعت ارزهای دیجیتال هستند. به استدلال ایشان (ICO)ها گرچه به عنوان راهی برای تامین مالی پروژههای هنری، امیدوارکننده به نظر میرسند، اما هنوز به طور گسترده مورد پذیرش قرار نگرفتهاند. این مقاله با شناسایی چهار مانع کلیدی برای پذیرش بیشتر ICOها از جمله موانع قانونی، محدودیتهای سرمایهگذاری، عدم علاقه مصرفکننده و مقاومت واسطهها ، نقش مهمی در شماره ویژه ایفا میکند.
مقاله پنجم
این مقاله با عنوان از قرارداد هنرمند تا دفتر بلاک چین: اشکال جدید تامین مالی هنرمندان با استفاده از حقوق امتیاز سهام و فروش مجدد را مورد بررسی قرار میدهد. به استدلال نویسندگان مقاله، پلتفرمهای مبتنی بر بلاک چین با استفاده از (NFT)ها برخی از کاستیها و همچنین چالشهای قرارداد هنرمند در دنیای دیجیتال را برطرف میکنند. (NFT)ها دارای ظرفیت شفافسازی مالکیت، محدود کردن تلاش برای جعل و تقلب و حفاظت از مالکیت معنوی هستند. آنها میتوانند به عنوان داراییهای دیجیتال معامله شوند و محیط دیجیتال آنها با فراهم ساختن فرآیندهای فروش سریع و شفاف، هزینههای معامله را هنگام امضای قراردادها کاهش میدهد. این مقاله از دو بعد کمککننده است:
1 . نویسندگان نشان میدهند که فناوری NFT مبتنی بر بلاکچین، مدلهای جدیدی از مدیریت حقوق را در بازار هنر باز میکند و اهمیت قرارداد هنرمند خصوصی را افزایش میدهد. از این نظر مقاله به بینش عمیقتری در فرآِیندهای فروش دیجیتالی و قرارداد کمک میکند و مبنایی برای رویکردهای نظری جدید در تحقیقات اقتصاد فرهنگی فراهم میکند.
2 . نویسندگان نشان میدهند که هنرمند شاهد گشایش مدلهای مختلف تامین مالی مستقیم است زیرا فناوری بلاکچین دارای پتانسیل ساختاری برای کاهش اساسی هزینههای تراکنش و فعال کردن پرداخت های خرد از طریق ساختارهای مالی جدید توکنسازی و قراردادهای هوشمند است.
بعد از معرفی مقالات، به نقش مقالات شماره ویژه در موضوع تأمین مالی و بودجه پرداخته شد. بر این اساس به نظر میرسد که نوآوری در امور و تأمین مالی، بیشتر ناشی از روشهای جدید یعنی فناوریمحور باشد. از این رو از بین پنج مقاله مورد بررسی، چهار مقاله اشکال جدید از تأمین مالی را که بدون وجود فناوری دیجیتال به وجود نمیآید و دو مقاله نیز بررسی سرمایهگذاری در صنایع فرهنگی و خلاق را مورد بحث قرار دادند.
در بخش بعدی مقاله، نویسندگان به آینده امور مالی و تأمین مالی در صنایع فرهنگی و خلاق اشاره کردند. به گفته ایشان، در فراخوان جدید مقالات برای شماره ویژه از مجله، از مطالعات نظری، مفهومی، اقتصادسنجی و تجربی که بر اساس دادههای اولیه و ثانویه به تحلیل اشکال جدیدی از سرمایهگذاری و بودجه فرهنگی و پیامدهای آنها برای سازمانها و بازارها میپردازد، دعوت شد. این شماره ویژه به این که چگونه اشکال نوین تامین مالی و تامین بودجه بر ماهیت، درک، عرضه و تقاضا برای کالاها و خدمات فرهنگی تاثیر میگذارند، میپردازد. علاوه بر این، ویراستاران مجله به اینکه چگونه، کجا و چرا اشکال ترکیبی تأمین مالی به وجود میآیند و اینکه چگونه میتوان مشکلات اقتصادی بالقوه مانند عدم تقارن اطلاعات و ازدحام منابع تأمین مالی ناشی از مشارکت چند حزب را برطرف کرد، علاقهمند هستند. موضوع دیگر نیز به ظهور نقش های جدید واسطه برای تسهیل روشهای جدید تأمین و تغییرات همزمان در تولید و توزیع کالاها و خدمات در صنایع فرهنگی و خلاق مربوط میشود. به طور کلی، مقالات این شماره ویژه به چندین مورد از این موضوعات میپردازد. علاوه بر موارد فوق، ایشان معتقدند که حوزههای دیگر از جمله مسائل مربوط به بودجه بندی، مدلهای کسب وکار جدید، تغییر هزینههای معامله و مقررات و قوانین جدید نیز باید مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
در نهایت در نتیجه گیری مقاله بیان شد که صنایع فرهنگی و خلاق با چالشهای مهمی روبرو هستند که کارایی و تاثیر آنها را مورد تهدید قرار میدهد. این موارد شامل کاهش بودجه عمومی، فقدان راهبردهای تنوع مالی، مسائل مالی ساختاری، نیاز به توسعه مهارتهای جدید و ظرفیت مقابله با گذار دیجیتال و سبز است. این چالشها به دلیل تأثیر 19-COVID تشدید شده است. بر اساس پیشبینی OECD در میان بسیاری از تأثیرات میانمدت تا بلندمدت که بحران کووید بر صنایع فرهنگی و خلاق خواهد داشت، پایداری مالی آنها در نتیجه کاهش درآمدهای به دست آمده، کمکهای خیریه و حمایت های مالی در خطر خواهد بود. این موضوع برای سازمانهای فرهنگی کوچکتر که به دلیل کمبود یا محدودیت بودجه ساختاری دولت که به طور نامتناسبی آسیب میبینند، آشکارتر خواهد بود. به طور کلی تنوع مطالعات موردی موجود در این شماره ویژه، از نظر زمینه و پوشش جغرافیایی، میتواند الهامبخش سایر نهادهای فرهنگی برای کشف الگوها و استراتژیهای تجاری جدید به منظور تضمین یک فرهنگ پایدار و فراگیر باشد. همچنین مطالعاتی که در این شماره ویژه جمعآوری شده است، علیرغم محدودیتهایشان میتوانند پیشگام مهمی برای تحقیقات بیشتر و ضروریتردر مورد اشکال نوین امور مالی و تأمین مالی در صنایع فرهنگی و خلاق باشند.