مقدمه
نشست پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف با آیت الله سید محمد مهدی میرباقری، ریاست فرهنگستان علوم اسلامی قم و عضو مجلس خبرگان رهبری درروز پنجشنبه مورخ 11 آبان 1402 در خانه مصلحان شهر مقدس قم برگزار شد.
آیت الله میرباقری در این نشست به طرح سخنانی در خصوص سیاستگذاری مطلوب و نسبت بایستهی سیاستگذاری در حکومت اسلامی با نهاد فقاهت و دینشناسی پرداختند. وي از سه شیوه همکاری دستگاه فقاهت و دستگاه سیاستگذاری یاد کردند. شیوه اول که شیوه مرسوم و کنونی است، شامل نظارت فقها بر خروجی سیاستهای مطروحه توسط کارشناسان است. این شیوه که توسط شورای نگهبان در حال تحقق است، شیوهی مطلوب و بایستهای نیست. شیوهی دوم، تربیت کارشناسانی است که با دین نیز آشنایی مییابند و به کارشناسانی دینشناس تبدیل میشوند. این شیوه نیز که در نهادی مانند دانشگاه امام صادق (علیه السلام) در حال اجراست، شیوهی مطلوب همکاری دستگاه فقاهت و سیاستگذاری نیست. ميرباقري حتی ورود دینشناسان و فقها به عرصه کارشناسی را نیز کافی ندانستند. شیوه مطلوبی که ایشان به تبیین آن پرداختند، مشارکت سیاستگذار و فقیه در«فرآیند سیاستگذاری» است، به جای آنکه این تعامل صرفاً در پایش نتیجه سیاستگذاری توسط فقیه شکل بگیرد.
مشارکت فرآیندی سیاستگذار و فقیه، الگوی مطلوب تعامل
آیت الله میرباقری در تشریح مشارکت فرآیندی فقیه و سیاستگذار، افزودند: مشارکت فرآیندی این دو، وقتی به صورت مطلوب رخ میدهد که نه فقط در فرآیند حل مسئله، بلکه در فرآیند «تولید علم» نیز مشارکت نمایند. اگر در فرآیند تحقیق، انسجام بین فقاهت و عقلانیت کاربردی رقم نخورد، خروجی آن مطلوب نخواهد بود. ایشان تعبیر امام خمینی (ره) مبنی بر ذوب حوزه و دانشگاه در یکدیگر را نیز مرتبط با این مشارکت دانسته و آن را لازمهی پیوند وثیق حوزه و دانشگاه عنوان نمودند.
میرباقری در ادامه، لازمه قرابت و تعامل فقاهت و سیاستگذاری را ایجاد یک شبکه تحقیق بزرگ دانستند که محققین هر دو عرصه فقه و سیاستگذاری را در خود جای میدهد. در این شبکه تحقیق، که از نظریات مرحوم سید منیرالدین حسینی (مؤسس فرهنگستان علوم اسلامی قم) برآمده است، ما به یک نظریه بزرگ و فراگیر و نیز یک شبکه دانش و اطلاعات نیاز داریم. ایشان در خصوص شکلدهی مقدمات این کار، برای تعامل با نهادهای مرتبط با عرصه سیاستگذاری نظیر پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف اعلام آمادگی و تمایل نمودند.
توسعه مادّی، انسان را قربانی خود میکند
بخش دیگری از سخنان میرباقری در خصوص برنامه مطلوب توسعه و پیشرفت همهجانبه بود. وي برنامهریزی درست برای پیشرفت همهجانبه را امری لازم دانستند که بسیاری از مسائل ذیل آن قابل حل خواهد بود. وي یکی از مهمترین ارکان این پیشرفت را «تغییر بافت انسانی متناسب با اهداف برنامه پیشرفت» معرفی نمودند و یکی از لوازم تغییر در بافت انسانی را تغییر در نیاز و ارضاء و عواطف و احساسات انسانی معرفی نمودند. آیت الله میرباقری با اشاره به الگوهای متفاوت توسعه، از لوازم هرگونه توسعه را تغییر انسان متناسب با اهداف آن الگوی توسعه عنوان نموده و بافت انسانی را زیربنای سایر امور مورد توسعه نظیر علم و فناوری دانستند.
وي با پرداختن به الگوی رایج و مادی توسعه، بیان نمودند: در توسعه مادی، رشد تکنولوژی در خدمت انسان نیست، بلکه انسان در خدمت رشد تکنولوژی است. ما باید در سیاستگذاری مراقب باشیم که انسان قربانیِ توسعه نشود، بلکه توسعه در خدمت انسان باشد. توسعه مادی به دنبال تغییر نیازها و عواطف انسانی با ابزاری نظیر فرهنگ و هنر به نفع این نوع از توسعه و تولید انسان مصرفگراست. حتی اگر لازم باشد انسان منفعتطلب و سلطهجو تربیت میکنند که مناسب جامعه بازار آزاد باشد. در واقع توسعه مادی، اخلاق جامعه ما را هم اخلاق مادی خواهد کرد. آیت الله میرباقری مهمترین لازمه اسناد توسعه مادی، از جمله اسناد 17گانه توسعه پایدار 2030 را عُرفی شدن یا زمینی شدن و انقطاع از جریان انبیاء علیهم السلام دانستند.
به جای درگیری با غرب، باید با تجدّد درگیر شویم
میرباقری در ادامه به آسیبشناسی مواجهه با غرب و الگوی مادّی توسعه پرداختند: یکی از غفلتهای ما این است که به جای درگیری با غرب فرهنگی (تجدّد)، صرفاً با غرب سیاسی درگیر شدیم؛ ما تمام دستاوردهای تجدّد نظیر علم و فناوری و ساختارهای اجتماعی آن را میپذیریم و مدّعی مبارزه با آنها هم هستیم.
ما باید از ذیل الگوی توسعه مادّی خارج شویم. عمده مشکل جامعه ایرانی این است که در پاشنۀ درب توسعه ایستاده است، نه از آن بیرون میرویم و نه داخل آن هستیم.
وي در خصوص ضرورت مواجهه با تجدّد، بیان داشتند: مهمترین چیزی که نخبگان ما در مجموعههای مختلف فکری و علمی به آن رسیدهاند، تعیین تکلیف با تجدّد است. در صورت پذیرش تجدّد، ما نهایتاً با یک «مدرنیته اسلامی» مواجه خواهیم بود، نه «تمدن اسلامی». رسیدن به یک تمدن و مدنیت جدید، نیازمند عقلانیت جدید است. اگر کار اساسی تمدنسازی را انجام ندهیم، به نظرم کار جدیای در بلند مدت انجام ندادهایم و نهایتاً پاسخهایی بر اساس نظام علمی موجود ارائه دادهایم.
آیت الله میرباقری، ریشه مسئله حجاب را نیز نزاع بر سر الگوی پیشرفت الهی و توسعه مادی دانستند و معتقد بودند نمیتوان پیگیر توسعه مادی بود و تبعات آن را در مناسبات اجتماعی انتظار نداشت. البته جامعه دینی ما آنجایی که متوجه الگوی پیشنهادی توسعه مادّی و تجدد شده، مقابله نموده است، هرچند در جاهایی هم خسته شده است.
وي در نقد برخی جریانهای نوآفرینی و استارتاپی، این جریان را هم متأثر از مدرنیته و گفتمان توسعه مادّی دانستند که منجر به دستاوردهای مدرن میشود و با الگوی پیشرفت مطلوب ما فاصله دارد.
پرسشها و پاسخها
در پایان این نشست، پرسشهایی نیز از سوی حاضرین مطرح شد که برخی از این پرسشها و پاسخهای آیت الله میرباقری را در ادامه میتوانید بخوانید:
- پرسش: الزامات طراحی نظام رشد نخبگان متناسب با گفتمان پیشرفت چیست؟
- پاسخ: مهمترین راه را گفتگوی «آزاد» و «قاعدهمند» میدانم. استاد ما، مرحوم سید منیر از «گفتگوی سازمانی» در این خصوص سخن میگفت. برای مثال، این گفتگوی سازمانی و قاعدهمند در فوتبال متجلّی است، به گونهای که طرفداران میلیونی رقابت [و گفتگوی] دو تیم و دو طرف تسلیم تصمیم داور و قواعد حاکم میشوند. پس ما محتاج یک گفتگوی قاعدهمند و داوریپذیر هستیم.
- پرسش: امروز علوم تجربی، انسانی و فقهی با سه روش و عقلانیت متفاوت تولید علم میکنند. چگونه میخواهیم بین اینها جمع کنیم؟
- پاسخ استاد: باید روشهای این سه را به هم نزدیک کنیم. مثلاً علوم فقهی باید به قصد کارآمدی و حل مسائل در جهت توسعه پرستش عمل کند.
- پرسش: چه نوع شاخصهایی را برای پیشرفت علمی در مقابل معیارهایی نظیر تعداد مقالات تولیدی پیشنهاد مینمایید؟
- پاسخ: قطعاً باید معیارهای ارزیابی پیشرفت علم مبتنی بر توسعه مادی را تغییر دهیم، مطابق گفتههای پیشین. در سطح کلان، میتوان معیارهایی نظیر «تعهد به وحی»، «هماهنگی» و «کارآمدی» را برای سنجش علم و نظریه مد نظر گرفت. حاضریم در خصوص روش تحقیق نیز بحث کنیم که هم مطالعات کتابخانهای و هم تبعیت از وحی در آن باشد.
- پرسش: نسبت تمدن نوین اسلامی با ارادههای آزاد در جوامع چیست؟ وقتی ما در جوامع، حتی در جامعه مؤمنین هم تکثّر داریم.
- پاسخ: بر اساس نظریات مرحوم سید منیر، تکثر در جوامع دو بُعد دارد: دو بُعد و طیف الحادی و اسلامی. جهتگیری کلی جوامع تنها در دو راستای الحادی و الهی است، هر چند ممکن است در دل یک جامعه الهی، هم ملحد شدید داشته باشیم و هم الهی شدید. ما برای مدیریت این تکثرها، نیاز به تعریف تناسب میان ارادهها داریم؛ مثلاً در مورد حجاب نه باید اراده و آزادی مطلق حاکم باشد و نه سلب اراده مطلق و برخورد قهری صرف، بلکه ترکیبی بین این دو. برای مدیریت نرم این تکثر و ایجاد تناسب بین ارادهها نیز مطابق سنت تمییز و با سازکار «ایثار» باید پیش برویم [یعنی با یک صبر و حوصله فداکارانه پیش برویم تا حق و باطل و طیّب و خبیث با این صبر فداکارانه برای همه روشن شود]. اساسا مدیریت خداوند با ایجاد حوادث مثل جنگهای اول اسلام و حتی حادثه عاشورا بر اساس همین سازوکار و سنت و به منظور تمیز خبیث از طیّب بوده است.
- پرسش: برای جذب دگر اندیشان به سازمانها - از جمله سازمان پژوهشی- و ارتباط با دگراندیشان و افراد ناهمسو با نظام چه طور باید رفتار کنیم؟
- پاسخ: بر اساس میزان اهمیت نهاد مد نظر باید رفتار کنیم؛ مثلاً نمیتوان دگراندیشان را از نهاد «آموزش» و جایی مثل مدرسه محروم کنیم. البته مشکل ما این است که ساختارهای مختلف ما از جمله نهادهای آموزشی و دانشگاههای بر پایه توسعه مادّی و تجدّد بنا شدهاند. مرحوم سید منیر [در خصوص دانشآموختههای متدیّن اما تکنوکرات، با این مضمون] میگفت: قرآن و نهجالبلاغه و نماز شب میخواند، اما در محل کارش این کتابها را میبندد و زیر میز میگذارد و کتاب کینز را روی میز میگذارد!
باید در این میدان وارد شویم
در پایان جلسه، آیت الله میرباقری بر ضرورت تعامل بایستهی دستگاه فقاهت و سیاستگذاری و ضرورت طراحی الگوی مطلوب پیشرفت تأکید نمودند. ایشان مسیر توسعه پرستش را مجاهدت و ایثار عنوان کردند که البته در پی آن، ثروت هم هست. استاد، انقلاب اسلامی را مدعی تولید یک جهان و انسان دیگری دانستند که اگر چه مبانی آن را داراست اما ابزارهای نظری و نرمافزار لازم آن را هنوز ندارد و باید تولید کند.
ضمناً در نقد وضع نامطلوب تعامل فقیه و سیاستگذار، وضعیت کنونی تعامل سیاستگذار و فقیه در کشور را اینگونه توصیف کردند که حتی اگر اختلافنظرِ مجلس و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع داده شود، مجمع به نفع «کارشناس» (و نه فقیه) فتوا میدهد، و نتیجه این نوع از تعامل (که طبق الگوی نامطلوب تعامل سیاستگذاری و فقاهت است) تبدیل شدن نهادی مثل مجمع به «کاتالیزور عرفیسازی دین» است!
وي در پایان اشاره کردند: بدانید آن افراد قبلی که الگوهای توسعه طراحی کردند از آسمان نیامدند، از لحاظ نخبگی و فداکاری هم برتری و ویژگی خاصی نسبت به شما نداشتند! شما هم باید در میدان طراحی الگوی توسعه بدیل، یعنی پیگیری طراحی و تحقق الگوی پیشرفت الهی وارد شوید.