متن خبر
مدیر اندیشکده کسب و کار شریف با تشریح ابعاد طرح بنای ایران، بازار متشکل انرژی را یکی از محورهای این طرح عنوان کرد و گفت در این طرح به هر نفر و خانوار سهمیه انرژی معادل سرانه مصرف خانوار اروپایی به صورت رایگان تعلق می گیرد و افراد میتوانند این سهمیه را در بازار متشکل انرژی به قیمت روز که معادل قیمت جهانی است، به فروش برسانند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بنای ایران نام طرحی است که به کوشش جمعی از کارشناسان و پژوهشگران اقتصادی و بینالملل در اندیشکده حکمرانی شریف تدوین شده است.
این طرح ضمن توجه به اقتضائات امروز اقتصاد ایران، 5 هدف مهار پایدار تورم، ایجاد رشد اقتصادی و اشتغال، فقرزدایی غیرتورمی، ارتقای جایگاه بین المللی اقتصاد کشور و مقابله با فساد را مدنظر قرار داده است.
برنامههای تدوین شده برای تحقق این اهداف هم، 1- خارج کردن ارزهای نفتی از بودجۀ دولت؛ 2-کاهش هزینههای دولت، 3- فروش شرکتهای بزرگ دولتی، 4-فروش زمینها و ساختمانهای دولتی، 5- اصلاحات مالیاتی غیرساختاری 6- فروش اوراق، 7-عادلانه سازی یارانه حاملهای انرژی، 8-اصلاح نظام مالیاتی و 9- اصلاح نظام بانکی طراحی شده است.
در همین باره با علی مروی مدیر اندیشکده کسب و کار شریف، اقتصاددان و از طراحان طرح بنای ایران به گفتوگو پرداختیم که متن آن را در ادامه میخوانید:
فارس: آقای مروی، به عنوان سوال اول ترکیب و کیفیت گروه تدوین کننده طرح بنای ایران چگونه بوده است؟
مروی: جمع دوستانی که در این کار بودند اکثرا کارشناسان حوزه اقتصاد، روابط بین الملل، جامعه شناسی و علوم سیاسی بودند.
فارس: چند نفر در تدوین این طرح مشارکت داشتند؟
مروی: به صورت غیرمستقیم 40-50 نفر درگیر بودند و به صورت مستقیم هم که 5-6 ماه به طول انجامید، حدود 12 نفر فعالیت داشتند. وقتی دوره دکتری ما و دوستان تمام شد و به داخل کشور برگشتیم، همه به این نیت برگشتند که خیری به کشور برسانند. ما که برگشتیم اوایل فکر میکردیم خیلی از ریشههای تصمیمات اشتباه یا عدم اتخاذ تصمیم درست به جهل دانشی مسئولان ما برمیگردد. درباره اقتصاد ایران از همان سالهای 93 و 94 شروع کردیم به مذاکره و تعامل.
اما تجربه ما در این 4-5 سال ما را به این جمعبندی رساند که بخشی از مشکل سیاستگذار و تصمیمگیر جهل دانشی است که با یک مقدار تاخیر جبران میشود اما مساله اصلی این است که سیاستگذار ما معمولا در تصمیمگیریها اسیر منافع شخصی و گروهی یا سایر ذینفعان است. گروههایی که در گذشته به نوعی سیاستگذار را مدیون خودشان کردهاند. فرقی هم ندارد. با تغییر دولت به خودی خود مشکلی حل نمیشود. پس این مسیر جواب نمیدهد. اصل قضیه بحث تعارض منافع سیاستگذار است. این مساله حل نمیشود مگر اینکه هزینه اجتماعی تصمیمات اشتباه سیاستگذار و سیاستمدار بهشدت بالا برود و هزینه اجتماعی عدم تصمیمگیری هم افزایش پیدا کند. این هم نمیشود مگر اینکه آگاهی اجتماعی به خصوص طیف دانشگاهی و نخبه بالا برود. چرا که این طیف صدا دارند و در جامعه تاثیرگذارند.
در همین راستا مجموعه از اقتصاددانان جوان را شکل دادیم در این چند سال متشکل از افرادی که در بخش سیاستپژوهی بودند و چه فارغالتحصیلان دانشگاه که وجه مشترک آنها حل مساله کشور است. فارغ از هرگونه رویکرد سیاسی. ثمره این کار جمعی طرح بازار متشکل انرژی شد که توسط اندیشکده کسب و کار شریف ارائه شد اما توجهی به آن نکردند و دولت آن طرح بدِ بنزینی را به شکل ناشیانهای در اجرا کرد و اتفاقات آبان 98 رخ داد که باعث کاهش سرمایه اجتماعی نظام شد.
فارس: پس از اعتراضهای آبان 98 به این نتیجه رسیدید؟
مروی: بله. از آنجا بود که متوجه شدیم باید مخاطبمان را عموم مردم بهویژه طیف دانشگاهی قرار دهیم. طرح بنای ایران را با این نیّت تدوین و آماده کردیم. بخش زیادی از داشتههای ما در این طرح حاصل کار همان دوستانی است که در شبکه سیاستپژوهی اقتصادی یا همان شبکه اقتصاددانان جوان حضور داشتند. همچنین اعضای شبکه سیاستپژوهی بازار سرمایه نقش زیادی در این طرح داشتند و متخصصان روابط بین الملل هم در تدوین این طرح نقش ایفا کردند. جمعبندی طرح را یک گروه 12-13 نفره انجام داده است.
البته این طرح با این نیت تدوین نشده که فقط این راه است و جز این راه، راهی وجود ندارد. همچنان ما معتقدیم کاستی و اشکال دارد و ما این را با هدف جریانسازی اجتماعی شروع کردیم. فارغ از اینکه چه کسی در انتخابات پیشرو رئیس جمهور خواهد شد. هدف ما این است که دولت بعد از هر جناحی که هست تصمیمات اشتباه نگیرد و از آن طرف در اتخاذ تصمیمات مهم تعلل نکند.
البته از همه برای نقد و بررسی این طرح دعوت میکنیم؛ کما اینکه در شبکههای اجتماعی هم این کار کردهایم. این کار مسئولیت اجتماعی ما بوده و فکر میکنم همه مردم مسئولیت دارند و هر کسی که ایده و نقدی دارد به ما مشورت بدهد.
فارس: منابع مطالعاتی شما برای تدوین این طرح چه منابعی بوده است؟
مروی: منابع طرح را در همان گزارش میآوردیم. منابع این طرح متعدد است. عده زیادی در تدوین طرح دخیل بودند. در گام اول چکیده بنای ایران را منتشر میکنیم. البته نسخه اولیهاش درآمده و به اهالی دانشگاه ارائه شده و در حال دریافت بازخوردها هستیم تا در صورت نیاز نقطه نظرات طیف نخبگانی را روی آن اعمال کنیم و سپس نسخه نهایی اما چکیده آن منتشر خواهد شد. نسخه اصلی که یک گزارش 300-400 صفحهای است را در سوم خرداد منتشر میکنیم.
فارس: در این مطالعات، تجربه سایر کشورها را هم بررسی کردید؟
مروی: بله. یکی از حوزههای مطالعات تطبیقی سایر کشورها در حوزه مهار تورم، اشتغالزایی و رفع فقر بوده است. کلا هم ادبیات علمی را مفصل مرور کردیم، هم تجربیات کشورها را و هم نظریات نخبگان را دریافت و بررسی کردیم.
فارس: مجموعه مطالعات چند ماه زمان برد؟
مروی: این کار عقبهای چند ساله دارد و شاید نزدیک به 7-8 سال عقبه کارشناسی دارد و جمعبندی کار را ما از آذر ماه پارسال شروع کردیم و فاز جمعبندی آن فقط 5 ماه طول کشید.
فارس: فکر میکنید برای عملیاتی این طرح باید در برنامه توسعه هفتم قرار بگیرد؟
مروی: برنامههای توسعه ضمانت اجرایی ندارند اما از نظر تسهیلگیری که برنامههای توسعه ممکن است به وجود بیاورند برای تسریع در تصویب و اجرای برنامهها شاید خوب باشد این طرح در برنامه توسعه هفتم مورد توجه قرار بگیرد. اما شرط لازم نیست.
فارس: با توجه به اینکه گفتید مطالعات تطبیقی از تجربه سایر کشور داشتهاید، در تدوین نهایی طرح، ملاحظات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برای مطابقت این ایدهها و برنامهها با شرایط ایران داده شده است؟
مروی: 100 درصد. این برنامه برای ایران نوشته شده و اسم آن را بنای ایران گذاشتهایم. ما مختصات خاص خودمان را داریم. مولفههای کلان ویژه ایران مثل فرصت پنجره جمعیتی ایران که حدود 2 دهه از آن گذشته و حدود 10 سال دیگر از آن باقی مانده است را مورد توجه قرار دادیم. این امتیاز را خیلی کشورها ندارند. همچنین اگر در عرصه بینالملل خوب کار کنیم بهخاطر ویژگیهای خاص ژئوپلیتیک ایران میتوانیم نقش ویژهای در جاده ابریشم داشته باشیم.
در برنامههایی که میتوانیم برای رفع فقر داشته باشیم. الان وضعیت فقر ما چیست؟ وضعیت نظام یارانهای چیست؟ وضعیت نظام یارانهای ما خیلی خاص و ویژه است. این حجم از یارانه انرژی را حتی کشورهای فوق نفتی حوزه خلیج فارس هم نمیدهند. پرداخت این میزان یارانه فقط در چند کشور انجام میشود. این ویژگیها همه مختص ایران است و این بسته قرار است فقط برای ایران راهکار بدهد.
فارس: ما تجربه ناقص و نصفه و نیمهای در بحث بنزین داشتیم. دولت اعلام کرد هرچقدر بنزین بفروشیم مابهالتفاوت قیمت قبلی با قیمت جدید را به حساب مردم واریز میکنیم. تقریبا هم این اتفاق افتاد اما مبلغی که اختصاص یافت در حدی نبود که افکار عمومی را راضی کند. بنزین 1000 تومان به 3000 تومان تبدیل و مبلغی به حساب خانوارها واریز شد اما این میزان پرداختی برای مردم قابل قبول نبود و در نتیجه اعتراضات آبان 98 رخ داد. البته بخشی از این اعتراضات سیاسی_ امنیتی بود و عدهای به دنبال بهانه بودند اما بخشی از مردم هم مردم عادی بودند و واقعا اعتراض داشتند. در این ساختار بازار متشکل انرژی که در این طرح دیده شده، میزان و نحوه بازتوزیع برای خانوارها قابل توجه خواهد بود؟
مروی: ببینید، در طرح در هدفمندی یارانهها که در زمان دولت آقای احمدی نژاد در سال 89 انجام شد، اتفاقی که افتاد چه بود؟ گفتند ما قیمت حاملهای انرژی را به 90 درصد فوب خلیج فارس میرسانیم و بخشی از این را یارانه نقدی به همه مردم پرداخت میکنیم. این کار از منظر عدالت و کارایی بهشدت قابل دفاع بود. چرا؟ چون ما در آن زمان 60 درصد مردم اصلا ماشین نداشتند و خیلی از این افرادی که ماشین نداشتند جزء دهکهای پایین درآمدی بودند.
وقتی یارانه روی کالا پرداخت میشود، کسانی از این یارانه بهرهمند میشوند که از آن کالا استفاده میکنند. کسانی از یارانه بنزین بهرهمند میشوند که ماشین دارند. وقتی دولت گوشت به قیمت تنظیم بازار توزیع میکند، کسانی از آن یارانه استفاده میکنند که در صف میایستند و به قیمت تنظیم بازار گوشت میخرند.
مشکلی که وجود دارد این است که عمده مصرف انرژی (همه نوع انرژی) توسط دهکهای بالای درآمدی انجام میشود. ما خودمان براساس دادههای بودجه خانوار مرکز آمار محاسبه کردیم در حوزه بنزین یارانهای که بالاترین دهک درآمدی استفاده میکند 23 برابر پایینترین دهک درآمدی است. چون دهک پایین ماشین ندارد و یا اگر ماشین داشته باشد میزان سفرهای این دهک به اندازه دهک بالا نیست. در قانون هدفمندی یارانه در گام اول قیمت به فوب خلیج فارس نزدیک شد و یارانه تا حدی برداشته شد اما کل یارانهها به همه مردم به صورت مساوی پرداخت شد.
* قانون هدفمندی یارانهها قابل دفاع بود اما ادامه پیدا نکرد
فارس: چون دولت در آن مقطع زیرساخت اطلاعات شناسایی درآمد همه را نداشت...
مروی: بله. اما از این جهت که سیستم ظالمانه به سیستم منصفانه و یکسان تبدیل شد، توزیع یارانه عادلانه شد. پایین بودن قیمت انرژی قیمتهای نسبی را به هم میزند و وقتی قیمتهای نسبی به هم میریزد انگیزه فعالان اقتصادی مختل میشود. یعنی وقتی قیمت انرژی خیلی پایین نگه داشته میشود مصرف بیرویه را خیلی تشویق میکنید. نتیجه این میشود که شدت انرژی در ایران 2.5 برابر اروپا میشود و بعد خودروساز شما انگیزه ندارد خودرویی تولید کند که مصرف کمتری داشته باشد.
تولیدکننده لوازم برقی همین طور. همین ساختار باعث میشود رشد صنعت کاریکاتوری باشد. اولا صنایع انگیزهای برای صرفهجویی نداشته باشند و از استانداردهای بینالمللی تولید محصول عقب ماند و قدرت رقابت نداشته باشند. دوما بخشها و صنایعی در کشور رشد میکنند که انرژیبر هستند. این بعث میشود شدت مصرف انرژی بالا رفته و محیط زیست هم تخریب شود.
فارس: در این میان بهرهوری هم کاهش مییابد.
مروی: بله. بهرهوری هم کاهش مییابد. نکته مهم دیگر اینکه وقتی بهای انرژی را پایین نگه میدارید از انرژی سایر کشور هم نمیتوانید استفاده کنید. مثلا در ترکیه قیمت بنزین 30 تا 32 هزار تومان است. در عراق که سرانه تولید نفت آن چند برابر ایران است، قیمت بنزین 65 سنت است. یعنی نزدیک به 17-18 هزار تومان. به این ترتیب روزانه 20 تا 30 میلیون لیتر قاچاق بنزین شکل میگیرد و ثروت مردم ایران به جیب عدهای قاچاقچی میرود. البته کسی نمیتواند آمار قاچاق بنزین را محاسبه کند. ما براساس دادههای گزارش بودجه خانوار محاسبه کردیم و نتیجه بررسی ما این بود که روزانه 40 تا 50 میلیون لیتر بنزین قاچاق میشود. دست پایین آن میگوییم 20 تا 30 میلیون لیتر. ممکن است برخی نهادهای دولتی و رسمی این آمار را قبول نکنند اما این فقط پاک کردن صورت مساله است.
وقتی این میزان تفاوت قیمت بین بهای داخلی و خارجی بنزین و گازوئیل ایجاد میکنید معلوم است که قاچاق شکل میگیرد. هدفمندی یارانهها از نظر اینکه سیستم توزیع یارانه را از حالت ظالمانه به حالت منصفانه تبدیل کرد و مکانیزم قیمتهای نسبی را تاحدودی به قیمتهای واقعی تبدیل کرد که باعث کاهش قاچاق و مصرف انرژی شد، قابل دفاع بود. اما این اقدام دولت ادامه پیدا نکرد؟
* طرح بازار متشکل انرژی چه میگوید؟
فارس: فکر میکنید علت عدم ادامه اجرای طرح که به تصویب مجلس هم رسیده و به قابل تبدیل شده بود، چه بود؟
مروی: چون مساله اقتصادسیاسی آن حل نشد. براساس قانون هدفمندی یارانهها هر ساله در بودجه سنواتی، دولت باید قیمت حاملهای انرژی را بهروزرسانی میکرد و از آن طرف رقم یارانهها را هم افزایش میداد.
اگر میخواستیم به روش همان قانون هدفمندی یارانهها عمل کنیم الان باید چیزی حدود 400 هزار تومان یارانه به هر نفر پرداخت میشد. اما نه دولت آقای روحانی و نه مجالس وقت زیر بار افزایش قیمت حاملهای انرژی نرفتند. هر کدام توپ را به زمین دیگری میانداختند. رقم یارانه نقدی را هم افزایش نداند چون به اسم آقای احمدی نژاد تمام میشود و به عبارت دیگر بازی در زمین احمدی نژاد بود. بنابراین به راحتی برخلاف قانون، قانون هدفمندسازی یارانه اجرا نشد.
البته قابل حدس هم بود که این قانون فقط در زمان آقای احمدی نژاد قابلیت اجرا داشت چون اقتصادسیاسی قضیه حل نشده بود.
فارس: طرح شما چه تفاوتی با هدفمندی دارد؟
مروی: پیشنهادی که ما داشتیم و داریم این است که سهیمه به کدملی اعطا شود. الان 50 درصد خانوارهای ما خودرویی ندارند. الان اگر یارانه برق را نقدی کنیم، سهمیه دریافتی برخی خانوارها از مصرفشان کمتر میشود. سهمیه گازشان کمتر میشود اما از آن طرف عدهای بیشتر از سهمیه مصرف میکنند. بنابراین به طور طبیعی عدهای کمتر و عدهای بیشتر مصرف میکنند و عرضه و تقاضا در قالب یک بازار شکل میگیرد و قیمت هم در این بازار تعیین میشود. تعیین قیمت را از حاکمیت میگیریم میسپاریم به دست بازار. مشکلی که طرح هدفمندی یارانههای آقای احمدی نژاد داشت این بود که کماکان دولت و حاکمیت قیمت را تعیین میکرد. وقتی حکومت قیمتگذار است وقتی قیمت بالا برود هزینه اجتماعی ایجاد میشود. در این قالب دولت بازارساز میشود.
وقتی بخشی از مردم عرضه کننده و بخشی از مردم خریدار هستند، اگر قیمت بالا برود مردم ناراضی میشوند؟ نه. اما در آن حالتی که حاکمیت قیمت را بالا میبرد همه شاکی میشوند چون حاکمیت قیمت را بالا برده است. پس نقطه کلیدی طرح ما این است که مشکل اقتصادسیاسی قضیه حل میشد.
یک بحث مهم دیگر این بود که در قالب قانون هدفمندی یارانهها دستگاههای دولتی درآمد را جمع میکردند اما تا درآمدها به خزانه برسد و بعد به مردم بدهند، بخشی از این منابع توسط دستگاهها گرفته میشد. نتیجه این میشد این یارانه 45500 تومانی کسری بودجه ایجاد میکرد و داشت به ضد خودش تبدیل میشد. اما این طرح تورمزا نیست چون هر فرد خودش میتواند سهمیهاش را دریافت کند و پولش به حساب خودش واریز میشود و دستگاه موازی برای این کار جمع میشود.
فارس: هزینه شرکتهای دولتی تامین کننده انرژی چگونه تامین میشود؟
مروی: این کار که به نفع آنها میشود.
فارس: گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میداد تقریبا همه یارانه نقدی برای بخش آب مجددا به شرکت آبفا داده میشود. این یعنی یک ریال هم یارانه آب توزیع نمیشود و همه یارانه مجددا به حساب آبفا میرود.
مروی: مشکل قانون هدفمندی یارانهها همین بود. در طرح بازار متشکل انرژی اینگونه طراحی کردیم که به میزان مصرف استاندارد اروپا در حاملهای مختلف به هر نفر سهمیه رایگان انرژی داده میشود.
فارس: به نظرتان این مبنای درستی است؟ چون همواره این مطرح میشود که میزان مصرف انرژی به خاطر پرتی انرژی در ساختمانها و همچنین در خودروها قابل مقایسه با اروپا نیست.
مروی: ما همه اینها را محاسبه کردیم. به همه اینها ضریب دادیم و حساب کردیم. در بخش ساختمان هم فرق چندانی بین ایران و اروپا وجود ندارد. اینها تبلیغاتی است که برای مردم ما میشود. من خودم اروپا زندگی کردم. مصرف انرژی ما و میزان هدررفت مشخص است. ما گفتیم به میزان مصرف استاندارد اروپا ما انرژی را رایگان میدهیم. این حدود یک سوم کل مصرف انرژی میشود.
دولت میتواند یک سوم دیگر انرژی را بخشی در داخل عرضه کند و یک سوم دیگر را هم برای صادرات اختصاص دهد. مابهازای صادرات انرژی واردات تکنولوژی و تجهیزات مورد نیاز برای توسعه زیرساختهاست، وارد شود. این ساختار طرح بازار متشکل انرژی است.
فارس: قیمت انرژی هم متناسب با تحولات جهانی تغییر میکند؟
مروی: بله. چون اگر قرار باشد قیمت انرژی در داخل با خارج تفاوت زیادی داشته باشد قاچاق انرژی شکل میگیرد.
فارس: اگر نرخ ارز بالا برود، قیمت انرژی هم رشد میکند؟
مروی: قیمت ارز هم خودش را در قیمت نهایی نشان میدهد. البته بازارسازی را طوری میتوان انجام داد که نوسانات جهانی به صورت هموار و آرام روی قیمت داخلی اثر بگذارد. دو، سه متغیر سیاستی داریم که در گزارش مبسوط ما که سوم خرداد منتشر میشود، مفصل تشریح شده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بنای ایران نام طرحی است که به کوشش جمعی از کارشناسان و پژوهشگران اقتصادی و بینالملل در اندیشکده حکمرانی شریف تدوین شده است.
این طرح ضمن توجه به اقتضائات امروز اقتصاد ایران، 5 هدف مهار پایدار تورم، ایجاد رشد اقتصادی و اشتغال، فقرزدایی غیرتورمی، ارتقای جایگاه بین المللی اقتصاد کشور و مقابله با فساد را مدنظر قرار داده است.
برنامههای تدوین شده برای تحقق این اهداف هم، 1- خارج کردن ارزهای نفتی از بودجۀ دولت؛ 2-کاهش هزینههای دولت، 3- فروش شرکتهای بزرگ دولتی، 4-فروش زمینها و ساختمانهای دولتی، 5- اصلاحات مالیاتی غیرساختاری 6- فروش اوراق، 7-عادلانه سازی یارانه حاملهای انرژی، 8-اصلاح نظام مالیاتی و 9- اصلاح نظام بانکی طراحی شده است.
در همین باره با علی مروی مدیر اندیشکده کسب و کار شریف، اقتصاددان و از طراحان طرح بنای ایران به گفتوگو پرداختیم که متن آن را در ادامه میخوانید:
فارس: آقای مروی، به عنوان سوال اول ترکیب و کیفیت گروه تدوین کننده طرح بنای ایران چگونه بوده است؟
مروی: جمع دوستانی که در این کار بودند اکثرا کارشناسان حوزه اقتصاد، روابط بین الملل، جامعه شناسی و علوم سیاسی بودند.
فارس: چند نفر در تدوین این طرح مشارکت داشتند؟
مروی: به صورت غیرمستقیم 40-50 نفر درگیر بودند و به صورت مستقیم هم که 5-6 ماه به طول انجامید، حدود 12 نفر فعالیت داشتند. وقتی دوره دکتری ما و دوستان تمام شد و به داخل کشور برگشتیم، همه به این نیت برگشتند که خیری به کشور برسانند. ما که برگشتیم اوایل فکر میکردیم خیلی از ریشههای تصمیمات اشتباه یا عدم اتخاذ تصمیم درست به جهل دانشی مسئولان ما برمیگردد. درباره اقتصاد ایران از همان سالهای 93 و 94 شروع کردیم به مذاکره و تعامل.
اما تجربه ما در این 4-5 سال ما را به این جمعبندی رساند که بخشی از مشکل سیاستگذار و تصمیمگیر جهل دانشی است که با یک مقدار تاخیر جبران میشود اما مساله اصلی این است که سیاستگذار ما معمولا در تصمیمگیریها اسیر منافع شخصی و گروهی یا سایر ذینفعان است. گروههایی که در گذشته به نوعی سیاستگذار را مدیون خودشان کردهاند. فرقی هم ندارد. با تغییر دولت به خودی خود مشکلی حل نمیشود. پس این مسیر جواب نمیدهد. اصل قضیه بحث تعارض منافع سیاستگذار است. این مساله حل نمیشود مگر اینکه هزینه اجتماعی تصمیمات اشتباه سیاستگذار و سیاستمدار بهشدت بالا برود و هزینه اجتماعی عدم تصمیمگیری هم افزایش پیدا کند. این هم نمیشود مگر اینکه آگاهی اجتماعی به خصوص طیف دانشگاهی و نخبه بالا برود. چرا که این طیف صدا دارند و در جامعه تاثیرگذارند.
در همین راستا مجموعه از اقتصاددانان جوان را شکل دادیم در این چند سال متشکل از افرادی که در بخش سیاستپژوهی بودند و چه فارغالتحصیلان دانشگاه که وجه مشترک آنها حل مساله کشور است. فارغ از هرگونه رویکرد سیاسی. ثمره این کار جمعی طرح بازار متشکل انرژی شد که توسط اندیشکده کسب و کار شریف ارائه شد اما توجهی به آن نکردند و دولت آن طرح بدِ بنزینی را به شکل ناشیانهای در اجرا کرد و اتفاقات آبان 98 رخ داد که باعث کاهش سرمایه اجتماعی نظام شد.
فارس: پس از اعتراضهای آبان 98 به این نتیجه رسیدید؟
مروی: بله. از آنجا بود که متوجه شدیم باید مخاطبمان را عموم مردم بهویژه طیف دانشگاهی قرار دهیم. طرح بنای ایران را با این نیّت تدوین و آماده کردیم. بخش زیادی از داشتههای ما در این طرح حاصل کار همان دوستانی است که در شبکه سیاستپژوهی اقتصادی یا همان شبکه اقتصاددانان جوان حضور داشتند. همچنین اعضای شبکه سیاستپژوهی بازار سرمایه نقش زیادی در این طرح داشتند و متخصصان روابط بین الملل هم در تدوین این طرح نقش ایفا کردند. جمعبندی طرح را یک گروه 12-13 نفره انجام داده است.
البته این طرح با این نیت تدوین نشده که فقط این راه است و جز این راه، راهی وجود ندارد. همچنان ما معتقدیم کاستی و اشکال دارد و ما این را با هدف جریانسازی اجتماعی شروع کردیم. فارغ از اینکه چه کسی در انتخابات پیشرو رئیس جمهور خواهد شد. هدف ما این است که دولت بعد از هر جناحی که هست تصمیمات اشتباه نگیرد و از آن طرف در اتخاذ تصمیمات مهم تعلل نکند.
البته از همه برای نقد و بررسی این طرح دعوت میکنیم؛ کما اینکه در شبکههای اجتماعی هم این کار کردهایم. این کار مسئولیت اجتماعی ما بوده و فکر میکنم همه مردم مسئولیت دارند و هر کسی که ایده و نقدی دارد به ما مشورت بدهد.
فارس: منابع مطالعاتی شما برای تدوین این طرح چه منابعی بوده است؟
مروی: منابع طرح را در همان گزارش میآوردیم. منابع این طرح متعدد است. عده زیادی در تدوین طرح دخیل بودند. در گام اول چکیده بنای ایران را منتشر میکنیم. البته نسخه اولیهاش درآمده و به اهالی دانشگاه ارائه شده و در حال دریافت بازخوردها هستیم تا در صورت نیاز نقطه نظرات طیف نخبگانی را روی آن اعمال کنیم و سپس نسخه نهایی اما چکیده آن منتشر خواهد شد. نسخه اصلی که یک گزارش 300-400 صفحهای است را در سوم خرداد منتشر میکنیم.
فارس: در این مطالعات، تجربه سایر کشورها را هم بررسی کردید؟
مروی: بله. یکی از حوزههای مطالعات تطبیقی سایر کشورها در حوزه مهار تورم، اشتغالزایی و رفع فقر بوده است. کلا هم ادبیات علمی را مفصل مرور کردیم، هم تجربیات کشورها را و هم نظریات نخبگان را دریافت و بررسی کردیم.
فارس: مجموعه مطالعات چند ماه زمان برد؟
مروی: این کار عقبهای چند ساله دارد و شاید نزدیک به 7-8 سال عقبه کارشناسی دارد و جمعبندی کار را ما از آذر ماه پارسال شروع کردیم و فاز جمعبندی آن فقط 5 ماه طول کشید.
فارس: فکر میکنید برای عملیاتی این طرح باید در برنامه توسعه هفتم قرار بگیرد؟
مروی: برنامههای توسعه ضمانت اجرایی ندارند اما از نظر تسهیلگیری که برنامههای توسعه ممکن است به وجود بیاورند برای تسریع در تصویب و اجرای برنامهها شاید خوب باشد این طرح در برنامه توسعه هفتم مورد توجه قرار بگیرد. اما شرط لازم نیست.
فارس: با توجه به اینکه گفتید مطالعات تطبیقی از تجربه سایر کشور داشتهاید، در تدوین نهایی طرح، ملاحظات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برای مطابقت این ایدهها و برنامهها با شرایط ایران داده شده است؟
مروی: 100 درصد. این برنامه برای ایران نوشته شده و اسم آن را بنای ایران گذاشتهایم. ما مختصات خاص خودمان را داریم. مولفههای کلان ویژه ایران مثل فرصت پنجره جمعیتی ایران که حدود 2 دهه از آن گذشته و حدود 10 سال دیگر از آن باقی مانده است را مورد توجه قرار دادیم. این امتیاز را خیلی کشورها ندارند. همچنین اگر در عرصه بینالملل خوب کار کنیم بهخاطر ویژگیهای خاص ژئوپلیتیک ایران میتوانیم نقش ویژهای در جاده ابریشم داشته باشیم.
در برنامههایی که میتوانیم برای رفع فقر داشته باشیم. الان وضعیت فقر ما چیست؟ وضعیت نظام یارانهای چیست؟ وضعیت نظام یارانهای ما خیلی خاص و ویژه است. این حجم از یارانه انرژی را حتی کشورهای فوق نفتی حوزه خلیج فارس هم نمیدهند. پرداخت این میزان یارانه فقط در چند کشور انجام میشود. این ویژگیها همه مختص ایران است و این بسته قرار است فقط برای ایران راهکار بدهد.
فارس: ما تجربه ناقص و نصفه و نیمهای در بحث بنزین داشتیم. دولت اعلام کرد هرچقدر بنزین بفروشیم مابهالتفاوت قیمت قبلی با قیمت جدید را به حساب مردم واریز میکنیم. تقریبا هم این اتفاق افتاد اما مبلغی که اختصاص یافت در حدی نبود که افکار عمومی را راضی کند. بنزین 1000 تومان به 3000 تومان تبدیل و مبلغی به حساب خانوارها واریز شد اما این میزان پرداختی برای مردم قابل قبول نبود و در نتیجه اعتراضات آبان 98 رخ داد. البته بخشی از این اعتراضات سیاسی_ امنیتی بود و عدهای به دنبال بهانه بودند اما بخشی از مردم هم مردم عادی بودند و واقعا اعتراض داشتند. در این ساختار بازار متشکل انرژی که در این طرح دیده شده، میزان و نحوه بازتوزیع برای خانوارها قابل توجه خواهد بود؟
مروی: ببینید، در طرح در هدفمندی یارانهها که در زمان دولت آقای احمدی نژاد در سال 89 انجام شد، اتفاقی که افتاد چه بود؟ گفتند ما قیمت حاملهای انرژی را به 90 درصد فوب خلیج فارس میرسانیم و بخشی از این را یارانه نقدی به همه مردم پرداخت میکنیم. این کار از منظر عدالت و کارایی بهشدت قابل دفاع بود. چرا؟ چون ما در آن زمان 60 درصد مردم اصلا ماشین نداشتند و خیلی از این افرادی که ماشین نداشتند جزء دهکهای پایین درآمدی بودند.
وقتی یارانه روی کالا پرداخت میشود، کسانی از این یارانه بهرهمند میشوند که از آن کالا استفاده میکنند. کسانی از یارانه بنزین بهرهمند میشوند که ماشین دارند. وقتی دولت گوشت به قیمت تنظیم بازار توزیع میکند، کسانی از آن یارانه استفاده میکنند که در صف میایستند و به قیمت تنظیم بازار گوشت میخرند.
مشکلی که وجود دارد این است که عمده مصرف انرژی (همه نوع انرژی) توسط دهکهای بالای درآمدی انجام میشود. ما خودمان براساس دادههای بودجه خانوار مرکز آمار محاسبه کردیم در حوزه بنزین یارانهای که بالاترین دهک درآمدی استفاده میکند 23 برابر پایینترین دهک درآمدی است. چون دهک پایین ماشین ندارد و یا اگر ماشین داشته باشد میزان سفرهای این دهک به اندازه دهک بالا نیست. در قانون هدفمندی یارانه در گام اول قیمت به فوب خلیج فارس نزدیک شد و یارانه تا حدی برداشته شد اما کل یارانهها به همه مردم به صورت مساوی پرداخت شد.
* قانون هدفمندی یارانهها قابل دفاع بود اما ادامه پیدا نکرد
فارس: چون دولت در آن مقطع زیرساخت اطلاعات شناسایی درآمد همه را نداشت...
مروی: بله. اما از این جهت که سیستم ظالمانه به سیستم منصفانه و یکسان تبدیل شد، توزیع یارانه عادلانه شد. پایین بودن قیمت انرژی قیمتهای نسبی را به هم میزند و وقتی قیمتهای نسبی به هم میریزد انگیزه فعالان اقتصادی مختل میشود. یعنی وقتی قیمت انرژی خیلی پایین نگه داشته میشود مصرف بیرویه را خیلی تشویق میکنید. نتیجه این میشود که شدت انرژی در ایران 2.5 برابر اروپا میشود و بعد خودروساز شما انگیزه ندارد خودرویی تولید کند که مصرف کمتری داشته باشد.
تولیدکننده لوازم برقی همین طور. همین ساختار باعث میشود رشد صنعت کاریکاتوری باشد. اولا صنایع انگیزهای برای صرفهجویی نداشته باشند و از استانداردهای بینالمللی تولید محصول عقب ماند و قدرت رقابت نداشته باشند. دوما بخشها و صنایعی در کشور رشد میکنند که انرژیبر هستند. این بعث میشود شدت مصرف انرژی بالا رفته و محیط زیست هم تخریب شود.
فارس: در این میان بهرهوری هم کاهش مییابد.
مروی: بله. بهرهوری هم کاهش مییابد. نکته مهم دیگر اینکه وقتی بهای انرژی را پایین نگه میدارید از انرژی سایر کشور هم نمیتوانید استفاده کنید. مثلا در ترکیه قیمت بنزین 30 تا 32 هزار تومان است. در عراق که سرانه تولید نفت آن چند برابر ایران است، قیمت بنزین 65 سنت است. یعنی نزدیک به 17-18 هزار تومان. به این ترتیب روزانه 20 تا 30 میلیون لیتر قاچاق بنزین شکل میگیرد و ثروت مردم ایران به جیب عدهای قاچاقچی میرود. البته کسی نمیتواند آمار قاچاق بنزین را محاسبه کند. ما براساس دادههای گزارش بودجه خانوار محاسبه کردیم و نتیجه بررسی ما این بود که روزانه 40 تا 50 میلیون لیتر بنزین قاچاق میشود. دست پایین آن میگوییم 20 تا 30 میلیون لیتر. ممکن است برخی نهادهای دولتی و رسمی این آمار را قبول نکنند اما این فقط پاک کردن صورت مساله است.
وقتی این میزان تفاوت قیمت بین بهای داخلی و خارجی بنزین و گازوئیل ایجاد میکنید معلوم است که قاچاق شکل میگیرد. هدفمندی یارانهها از نظر اینکه سیستم توزیع یارانه را از حالت ظالمانه به حالت منصفانه تبدیل کرد و مکانیزم قیمتهای نسبی را تاحدودی به قیمتهای واقعی تبدیل کرد که باعث کاهش قاچاق و مصرف انرژی شد، قابل دفاع بود. اما این اقدام دولت ادامه پیدا نکرد؟
* طرح بازار متشکل انرژی چه میگوید؟
فارس: فکر میکنید علت عدم ادامه اجرای طرح که به تصویب مجلس هم رسیده و به قابل تبدیل شده بود، چه بود؟
مروی: چون مساله اقتصادسیاسی آن حل نشد. براساس قانون هدفمندی یارانهها هر ساله در بودجه سنواتی، دولت باید قیمت حاملهای انرژی را بهروزرسانی میکرد و از آن طرف رقم یارانهها را هم افزایش میداد.
اگر میخواستیم به روش همان قانون هدفمندی یارانهها عمل کنیم الان باید چیزی حدود 400 هزار تومان یارانه به هر نفر پرداخت میشد. اما نه دولت آقای روحانی و نه مجالس وقت زیر بار افزایش قیمت حاملهای انرژی نرفتند. هر کدام توپ را به زمین دیگری میانداختند. رقم یارانه نقدی را هم افزایش نداند چون به اسم آقای احمدی نژاد تمام میشود و به عبارت دیگر بازی در زمین احمدی نژاد بود. بنابراین به راحتی برخلاف قانون، قانون هدفمندسازی یارانه اجرا نشد.
البته قابل حدس هم بود که این قانون فقط در زمان آقای احمدی نژاد قابلیت اجرا داشت چون اقتصادسیاسی قضیه حل نشده بود.
فارس: طرح شما چه تفاوتی با هدفمندی دارد؟
مروی: پیشنهادی که ما داشتیم و داریم این است که سهیمه به کدملی اعطا شود. الان 50 درصد خانوارهای ما خودرویی ندارند. الان اگر یارانه برق را نقدی کنیم، سهمیه دریافتی برخی خانوارها از مصرفشان کمتر میشود. سهمیه گازشان کمتر میشود اما از آن طرف عدهای بیشتر از سهمیه مصرف میکنند. بنابراین به طور طبیعی عدهای کمتر و عدهای بیشتر مصرف میکنند و عرضه و تقاضا در قالب یک بازار شکل میگیرد و قیمت هم در این بازار تعیین میشود. تعیین قیمت را از حاکمیت میگیریم میسپاریم به دست بازار. مشکلی که طرح هدفمندی یارانههای آقای احمدی نژاد داشت این بود که کماکان دولت و حاکمیت قیمت را تعیین میکرد. وقتی حکومت قیمتگذار است وقتی قیمت بالا برود هزینه اجتماعی ایجاد میشود. در این قالب دولت بازارساز میشود.
وقتی بخشی از مردم عرضه کننده و بخشی از مردم خریدار هستند، اگر قیمت بالا برود مردم ناراضی میشوند؟ نه. اما در آن حالتی که حاکمیت قیمت را بالا میبرد همه شاکی میشوند چون حاکمیت قیمت را بالا برده است. پس نقطه کلیدی طرح ما این است که مشکل اقتصادسیاسی قضیه حل میشد.
یک بحث مهم دیگر این بود که در قالب قانون هدفمندی یارانهها دستگاههای دولتی درآمد را جمع میکردند اما تا درآمدها به خزانه برسد و بعد به مردم بدهند، بخشی از این منابع توسط دستگاهها گرفته میشد. نتیجه این میشد این یارانه 45500 تومانی کسری بودجه ایجاد میکرد و داشت به ضد خودش تبدیل میشد. اما این طرح تورمزا نیست چون هر فرد خودش میتواند سهمیهاش را دریافت کند و پولش به حساب خودش واریز میشود و دستگاه موازی برای این کار جمع میشود.
فارس: هزینه شرکتهای دولتی تامین کننده انرژی چگونه تامین میشود؟
مروی: این کار که به نفع آنها میشود.
فارس: گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میداد تقریبا همه یارانه نقدی برای بخش آب مجددا به شرکت آبفا داده میشود. این یعنی یک ریال هم یارانه آب توزیع نمیشود و همه یارانه مجددا به حساب آبفا میرود.
مروی: مشکل قانون هدفمندی یارانهها همین بود. در طرح بازار متشکل انرژی اینگونه طراحی کردیم که به میزان مصرف استاندارد اروپا در حاملهای مختلف به هر نفر سهمیه رایگان انرژی داده میشود.
فارس: به نظرتان این مبنای درستی است؟ چون همواره این مطرح میشود که میزان مصرف انرژی به خاطر پرتی انرژی در ساختمانها و همچنین در خودروها قابل مقایسه با اروپا نیست.
مروی: ما همه اینها را محاسبه کردیم. به همه اینها ضریب دادیم و حساب کردیم. در بخش ساختمان هم فرق چندانی بین ایران و اروپا وجود ندارد. اینها تبلیغاتی است که برای مردم ما میشود. من خودم اروپا زندگی کردم. مصرف انرژی ما و میزان هدررفت مشخص است. ما گفتیم به میزان مصرف استاندارد اروپا ما انرژی را رایگان میدهیم. این حدود یک سوم کل مصرف انرژی میشود.
دولت میتواند یک سوم دیگر انرژی را بخشی در داخل عرضه کند و یک سوم دیگر را هم برای صادرات اختصاص دهد. مابهازای صادرات انرژی واردات تکنولوژی و تجهیزات مورد نیاز برای توسعه زیرساختهاست، وارد شود. این ساختار طرح بازار متشکل انرژی است.
فارس: قیمت انرژی هم متناسب با تحولات جهانی تغییر میکند؟
مروی: بله. چون اگر قرار باشد قیمت انرژی در داخل با خارج تفاوت زیادی داشته باشد قاچاق انرژی شکل میگیرد.
فارس: اگر نرخ ارز بالا برود، قیمت انرژی هم رشد میکند؟
مروی: قیمت ارز هم خودش را در قیمت نهایی نشان میدهد. البته بازارسازی را طوری میتوان انجام داد که نوسانات جهانی به صورت هموار و آرام روی قیمت داخلی اثر بگذارد. دو، سه متغیر سیاستی داریم که در گزارش مبسوط ما که سوم خرداد منتشر میشود، مفصل تشریح شده است.