گزارش رویداد
نشست «مردمیسازی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی» با حضور حجتالاسلام علیرضا پیروزمند، مدیر گروه مدیریت راهبردی فرهنگ دانشگاه عالی دفاع ملی، دکتر محسن لبخندق، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام و دکتر محمود حاجیلویی، دبیر ستاد فرهنگ دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
در این نشست، پیروزمند ضمن ارائه راهکارهایی درباره مردمیسازی شورای عالی انقلاب فرهنگی، گفت: قرار بود شورای عالی انقلاب فرهنگی، قرارگاه مهندسی کشور باشد و لازمه آن این است که با بدنه جامعه رابطه داشته باشد. لذا اگر این رابطه صورت نگیرد، عملکرد به خوبی نخواهد بود. فرهنگ پدیدهای مردمی است و بیش از هر پدیده دیگر براساس انگیزه و تمایل مردم شکل میگیرد، اگر قرار است تحول فرهنگی صورت بگیرد مردم باید همراه باشند.
وی افزود: در پیشینه رابطه شورای عالی انقلاب فرهنگی، اعضای حقیقی این شورا با بدنه نخبگان و عموم جامعه در تعامل بوده و از طرف دیگر، دبیرخانه شورا نیز با اساتید و کارشناسان ارتباط برقرار کرده و از نظرات آنها در تهیه اسناد بالادستی استفاده کردند، اما این ارتباط باید تقویت شود. لذا از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی این انتظار می رود که توسط مجموعهای که نماینده آن هستند، پشتیبانی شوند اما این اتفاق نیفتاده است و اگر این پشتیبانی صورت بگیرد و امتداد مدیریتی دانشگاهی در شورا اتفاق بیافتد، تحول مناسبی صورت می گیرد.
پیروزمند در ادامه تصریح کرد: علاوه بر این، دبیرخانه شورای عالی فرهنگی باید بستر رابطه مستمر با نخبگان را فراهم کند. با توجه به حضور وزیر علوم و رئیس حوزه های علمیه کشور در این شورا امکان فراهم شدن این بستر به راحتی صورت میگیرد. در حقیقت در موضوعاتی مانند سبک زندگی، عدالت و مواردی از این قبیل مطالبهگری شود و تاثیرگذاری پیشنهادهای اساتید مشاهده شود. رابطه با نخبگان حالت نیمه موظفی پیدا میکند به عنوان مثال به یک دانشگاه گفته میشود درباره موضوعی طی بازه زمانی مشخص اقدامی انجام دهد. از طرف دیگر دیدگاههای شهروندان به صورت مستقیم و غیرمستقیم توسط دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی دریافت شود. اگر بخواهیم نقش مردم را در شورای عالی پررنگ تر کنیم باید زیر ساخت و انگیزه لازم را فراهم کنیم و علاوه بر این ارتباطات را افزایش دهیم که اگر این اتفاقات صورت بگیرد شاهد موجی از تاثیرگذاری مردم بر شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهیم بود. شورای عالی انقلاب فرهنگی در نقش فرهنگ سازی و اقناع کردن ظاهر نشده است.
وی ضمن تاکید بر افزایش تعامل شورای عالی انقلاب فرهنگی با نخبگان اظهار کرد: دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بیش از مجموعههای دیگر برای رابطه با مردم اهتمام داشته باشد. لذا همت و پیگیری دبیرخانه و اعضای شورای عالی نسبت به این موضوع بسیار حائز اهمیت است. این شورا باید از گفتگوهای پراکنده فاصله بگیرد. انتظار میرود این شورا با جدیت و پیگیری بیشتر فعالیت و شبکهسازی کند. جبهه فرهنگی از جمله مباحثی است که مقام معظم رهبری مطرح کردند. جبهه اتاق فرماندهی، مرکز رصد، خط اول، دوم و سوم دارد. اگر نخبگان مشاهده کنند که حرف آنها شنیده میشود و تاثیرگذار است، انگیزه پیدا میکنند.
در ادامه این جلسه، دکتر لبخندق نکاتی را ایراد نمود. وی گفت: در دولت جدید و در اواخر دوران مدیریت و دبیری دکتر عاملی، دغدغه طرح تحول شورای عالی انقلاب فرهگی مطرح شد و فرصتی برای تهیه این طرح داده شد، مباحث و گفتگوهایی در داخل شورا صورت گرفت. اگر بخواهیم شورای عالی انقلاب فرهنگی را با طرح تحولی متحول کنیم، برخلاف سندی که در حال حاضر تهیه شده، طرح باید نقطه ثقل داشته باشد و این سند موجود نقطه کانونی ندارد و همه گزارههای موجود همعرض هم آمدهاند. سه نقطه ثقل برای این طرح مطرح است که اولین مورد مربوط به جایگاه حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی است. مورد دوم تغییر رویکرد از نحوه سیاستگذاری بالا به پایین و تا حدودی در بسته و منقطع از میدان به سمت پایین به بالا و مردم محور است. اما مورد سوم که باید به آن توجه کنیم این است که ما در یکی دو دهه اخیر جامعه، دیگر فرهنگ و آموزش عالی جدا از زیست مجازی نداریم و فضای مجازی دیگر جدا از جامعه نیست. در واقع همه عناصر جامعه در عالم مجازی هویت دیگری پیدا میکنند.
وی در ادامه ابراز کرد: فضای مجازی براساس شبکه و مقابله است و امکان مواجهه بالا به پایین در آن وجود دارد، در این فضا کاربر و کنشگری داریم که میتواند مسئلهسازی و موجآفرینی کند و حتی به مسائل پاسخ دهد. ما در حوادث دو سه ماه اخیر متوجه شدیم که فضای مجازی چگونه میتواند واقعیتها را با خود درگیر کند. لذا سیاستگذاری تغییر کرده است. اساسا داشتن دو شورای عالی خطاست. لذا نباید شورای عالی انقلاب فرهنگی از شورای عالی فضای مجازی مجزا باشد. بنابراین، این دو شورا باید ارتباط ارگانیک داشته باشند تا بتوانیم واقعبینانه تصمیم بگیریم.
لبخندق همچنین اظهار داشت: درباره تغییر رویکرد سیاستگذاران از بالا به پایین در فضای جوامع برخی کشورهای دیگر فکر شده و نمونههایی وجود دارد. مثلا برخی کشورها از طریق پارلمان این مشارکتیکردن سیاستگذاری را تجربه کردند. به نظر بنده در دو سطح، شورای عالی انقلاب فرهنگی میتواند تغییر کند که اولین مورد مربوط به اعضا و بدنه است. تاکنون فعالین فرهنگی میدان جامعه عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نبودند. در حال حاضر وزن اعضای شورا از نظر کنشگری بالا نیست. سطح دوم مربوط به بدنه کارشناسی است. به این ترتیب که هم افراد شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر کنند و از طرفی همه تشکلها نیز بتوانند رابطه موثری با این شورا داشته باشند و به عبارتی خط ارتباطی نظاممندی با شورا داشته باشند. علاوه بر این، تغییر نگرش از بالا به پایین به وضعیت مشارکتی چندین مرحله دارد. این مراحل عبارتند از فهم مسئله، اولویت، تدوین سیاست، اجرای سیاست، نقد سیاست و نظارت بر سیاست وضع شده. در همه این مراحل باید نگاه مشارکتی را دنبال کرد. بنابر این معنای تغییر رویکرد، ناظر بر فرآیند سیاستگذاری است.
وی با اشاره به راهحلهایی برای افزایش کارایی شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: به دلیل اینکه جهان مجازی با جهان واقعی ادغام میشود، شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال فرو ریختن است لذا باید به سمت ابرپلتفرم حرکت کنند. سیاستگذاری در زیر مجموعه این پلتفرم ما را به جهان بزرگ میرساند. در حال حاضر در شورای فرهنگی رصد و پایش نداریم و به دلیل سرعت پایین خروجی پالایشها و از طرفی سرعت بالای تغییرات در واقعیت، زمین تا آسمان تغییرات رخ میدهد. لذا اگر به سمت ابرپلتفرم برویم به زودی میتوان نتیجه گرفت.
دکتر حاجیلویی نیز در ادامه این نشست تصریح کرد: ما در ایران نهادهای سیاستگذار در حوزههای مختلفی داریم کما اینکه بیش از صد شورای عالی داریم که هر کدام نوعا ماموریتی در حوزه سیاستگذاری دارند، علاوه براین برخی نهادها، دولت، وزارتخانهها، مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم سیاستگذاری میکنند، سوال این است که مجموعه نهادهای مذکور در سیاستگذاری تا چه اندازه از مردم استفاده میکنند؟ در این مورد نمیتوانیم نمره قابل قبولی به این نهادها بدهیم. لذا این مسئله خاص شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست بلکه مسئله عام سیاستگذاری در ایران است.
وی ادامه داد: در شورای عالی انقلاب فرهنگی مقام معظم رهبری دعوت و تاکید بر استفاده از نخبگان و خبرگان و بهرهمندی از ظرفیتهای مردمی وجود دارد. بنابراین مسئله مردمی سازی به واسطه تأکید رهبر انقلاب به عنوان یک مسئله پیشروی شورای انقلاب فرهنگی بوده و تلاشهایی در این راستا صورت گرفته است. بنده بیش از ۳ سال است که در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارم و کارهایی مشاهده کردم که در ایران بینظیر است. به عنوان مثال، میزان رفتوآمد نخبگان در کمیته سبک زندگی این شورا، زبانزد است. بنده از فضای اندیشهورزی ایران دور نیستم. البته این اقدامات شورای عالی انقلاب فرهنگی با آنچه که مدنظر رهبر معظم انقلاب است، فاصله دارد.
حاجی لویی با اشاره به اقدامات شورای عالی انقلاب فرهنگی در راستای مردمی سازی این شورا ابراز کرد: یکی از راهبردهایی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی پیگیری کردم، مردمی سازی بود که البته در حال حاضر نیز در این حوزه ضعفهایی وجود دارد. علاوه بر این بنده گروهی را برای ادبیات مردمی سازی مکلف کردم، اما هر چه جلو رفتیم متوجه شدیم ادبیات و الگوی قابل پیادهسازی وجود ندارد. همچنین در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در فضای جمع نویسی سامانه هماندیشی را راهاندازی کردیم که کار دشواری بود اما اینکه تا چه اندازه نخبگان از آن استفاده کردند مربوط به اعتماد سازی و ایجاد انگیزه است. در برنامه هفتم توسعه با سازمان برنامه همکاری کردیم که از شهریورماه، کمیسیونهای تخصصی در دبیرخانه شکل گرفت. در برنامه ششم توسعه نیز برنامهریزی داشتیم که مشارکتها به سمت وزارت ارشاد رفت. دبیرخانه شورای عالی اراده کرده این اقدام را انجام دهد مورد بعد این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاست دفعی ندارد.
وی همچنین ابراز کرد: در مجموع مسئله مشارکت مردم، مسئله مجموعه نظام است و تنها مربوط به شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست. همچنین طرح تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی نقطه کانونی دارد و مربوط به مناسبات و رابطه این شورا با مجلس شورای اسلامی است. علاوه بر این راهبردی تحت عنوان راهبرد منطقهای در سطح کشور داریم که راهبرد شورای عالی انقلاب فرهنگی به سمت مردمیشدن است.
وی در ادامه افزود: طرح تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی ایده تحولی دارد. درخشانترین بخشهای سند تحول، روشن کردن نسبت شورای عالی انقلاب فرهنگی با سه قوه و سایر نهادهاست، چرا که منحصر به مباحث نظری نمیشود به عنوان مثال جلسات متعددی با دکتر قالیباف داشتیم و یا با مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوه قضائیه نیز نشستهایی داشتیم. لذا آنچه در سند تحول وجود دارد، ابتدا مورد توافق قرار گرفته و سپس در سند درج شده و برای رئیسجمهور ارسال شده است.
سپس پیروزمند گفت: با این نکته که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید نگاه از پایین به بالا داشته باشد، موافق هستم اما موردی در اینجا وجود دارد این است که باید مرزگذاری میان مردم سالاری با لیبرال دموکراسی مشخص شود. لبیرال دموکراسی شعار حاکمیت از پایین به بالا را میدهد اما در اصل حاکمیت صاحبان زور و زر است. از طرفی در اسلام بر مردمسالاری دینی تاکید شده که این مورد تنها به حوزه نظری مربوط نمیشود و حضور مردم تشریفاتی نیست، از طرفی در مردم سالاری نباید گسستی میان مردم و حاکمیت وجود داشته باشد بلکه وابستگی متقابل در قالب امام و امت شکل میگیرد.
وی افزود: بنابراین وقتی از مردمی سازی شورای عالی انقلاب فرهنگی صحبت میکنیم باید به این نکات توجه کرد. در حقیقت همه این مباحث با هدف ارتقای فرهنگ اسلامی در میگیرد. لذا اگر نوع مشارکت مردم تعریف شود به انحراف کشیده نمیشویم. بنده به مدت ۲۰ سال با دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی رابطه داشتم و مشاهده کردم که ارتباط با نخبگان تقویت شده است، اما نکته اینجا است که عرصه فرهنگ با اقتصاد و سیاست تفاوت دارد.عرصه فرهنگ عرصه اقناع است و موردی که پذیرفته نشود، تبدیل به فرهنگ نمیشود. البته این انتظار وجود ندارد که میلیونها نفر به صورت انفرادی با دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط باشند اما نباید مسئله ارتباط با نخبگان را به حاشیه برد.
در بخش پایانی جلسه که با اظهار نظرهای مجدد حاضرین در نشست همراه بود، پیروزمند با اشاره به وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: یکی از سیاستهای دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی میتواند این باشد که سازمانهای واسطه نظیر سازمان تبلیغات، حوزههای علمیه و غیره، که رابطی میان خود شورا و مردم است، را تقویت کند. علاوه بر این، نحوه برقراری رابطه نیز حائز اهمیت است که در این میان بسیج، مسجد، کانونهای فرهنگی و نهادهایی از این قبیل میتوانند رابطه با مردم را تقویت کنند. لذا علیرغم زحمات کشیده شده، فضا کاملاً جدی است و ظرفیت پیشرفت در آن وجود دارد. بنا براین، وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که با انگیزه بیشتر به سراغ نخبگان برود و تبادل نظر صورت بگیرد. نکته دیگر این است که طرح تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی تحول مورد نظر را به دنبال نخواهد داشت.
لبخندق نیز افزود: ادبیات جدی برای رابطه با مردم در سطح بینالمللی وجود دارد و به همین میزان در ایران نیز این بحث جدی است. رابطه شورای عالی انقلاب فرهنگی با نخبگان به عقلانیت و فهم بستگی دارد. اینکه چه تعدادی در شورای عالی انقلاب فرهنگی رفت و آمد دارند، نکته ای نیست که نشاندهنده مشارکتی بودن این نهاد تلقی شود. این مورد بسیار قابل لمس است که هر کدام از رفتوآمدهای در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی چه تأثیری دارند (و اثرگذاری کمی در این رفتوآمد نخبگان مشاهده میشود). باید فرهنگ سازمانی و عقلانیت سازمانی وجود داشته باشد و نباید انتظار داشت که شکلگیری شبکه مردممحور شود.
وی افزود: آنچه که از خروجی شورای عالی انقلاب فرهنگی درک کردم این است که نهایت عقلانیت تمرکزگرا برگرفته از فضای سیاسی حاکم است و تا زمانی که چنین فضایی حاکم باشد، نمیتوان منتظر تحولی در این شورا باشیم. باید آنچه وجود دارد را به تصویر بکشیم. لذا مواردی که دکتر حاجیلویی تأکید میکند را باید شفاف و واقعگرا کنیم.
حاجیلویی نیز در پاسخ به اظهارات پایانی دو کارشناس مدعو، گفت: درباره رابطه با مردم، ادبیات جهانی وجود دارد و در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز بسیار تاثیرگذار است. مباحثی در حوزه فرهنگ مطرح شده و به ادبیات (این بحث) هم کشیده است. شورای عالی انقلاب فرهنگی را باید براساس آنچه هست مورد بررسی قرار داد. در حوزه ادبیات بومی هم اقدامات مناسبی توسط دانشگاه امام حسین (ع) و چندین نهاد دیگر در موضوع حلقههای میانی صورت گرفت. اما همچنان ما ادبیات دم کشیدهای که مناسب طراحی الگو باشد، نداریم. بنده در مقام دفاع از شورای عالی انقلاب فرهنگی نیستم، در حقیقت ما باید میان تلاش و نتیجه تفاوت قائل شویم، اما بسیاری از کارشناسانی که خارج از میدان هستند به دلیل اینکه شناخت کمی از سازمان دارند و اطلاعات کامل ندارند در دام ذهنیگرایی میافتند. وقتی این اتفاق میافتد انتقادها تند و تیز میشود و راهحلها ساده میشوند.
وی خاطرنشان کرد: اراده برای تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت گرفته اما نتیجه آنچه که باید، نشده است. یکی از کارهایی که در حوزه تامین استفاده از مشورت مردم باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت بگیرد این است شورا به سمت استانها حرکت کند و این اقدام صورت گرفته و این زمینهسازی انجام شده که این اقدام، گامی بزرگ برای منطقهای و استانی شدن شورای عالی انقلاب فرهنگی محسوب میشود. ما با ۱۲ استان گفتگو کردیم و در نتیجه آن بستری برای حرکت مردمی شکل گرفته که ادامه پیدا کردن این حرکت با حضور دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی میتواند این مسیر را شکل دهد.
حاجیلویی در پایان یادآور شد: مشارکت پذیری و تعامل، نیازمند نگاههای نخبگانی و خبرگانی است که در نتیجه آن عدم موفقیتها و علل آن را بررسی کنیم و طرحی نو ارائه بدهیم.