ارتقای جایگاه تجاری شرکت‌های گاز استانی

پروژه

اندیشکده انرژی
کارفرما : شرکت ملی گاز- مدیریت پژوهش و فناوری
سال آغاز و پایان : 1399-1400

معرفی

ارتقای جایگاه تجاری شرکت‌های گاز استانی
در این پژوهش، دو دسته شاخص اقتصادی و عملکرد فنی برای مقایسه فعالیت شرکت‌ها و ایجاد رقابت مصنوعی تهیه می‌شود. در بخش اقتصادی هزینه‌های جاری و سرمایه‌ای شرکت نسبت به گاز فروخته شده، طول شبکه و تعداد مشترکین مقایسه می‌شود. در بخش عملکرد فنی میزان قطعی گاز، ایمنی شبکه و رضایت مشترکین از مهم‌ترین شاخص‌ها هستند. این دو دسته شاخص به طور همزمان مبنای دریافت تعرفه خدمات توزیع توسط شرکت‌ها قرار می‌گیرد. شرکت‌هایی که هزینه پایین‌تر و عملکرد فنی بهتری داشتند سود بیشتری دریافت می‌کنند. لازمه پیاده سازی این مدل شکل گیری نظام تنظیم گر برای تعیین شاخص‌ها و گزارش فعالیت شرکت‌ها است و شفاف سازی روابط مالی این شرکت‌ها با دولت است. در غیر این صورت این شرکتها انگیزه کافی برای افزایش سود آوری نخواهند داشت.

چکیده

در این پژوهش، دو دسته شاخص اقتصادی و عملکرد فنی برای مقایسه فعالیت شرکت‌ها و ایجاد رقابت مصنوعی تهیه می‌شود. در بخش اقتصادی هزینه‌های جاری و سرمایه‌ای شرکت نسبت به گاز فروخته شده، طول شبکه و تعداد مشترکین مقایسه می‌شود. در بخش عملکرد فنی میزان قطعی گاز، ایمنی شبکه و رضایت مشترکین از مهم‌ترین شاخص‌ها هستند. این دو دسته شاخص به طور همزمان مبنای دریافت تعرفه خدمات توزیع توسط شرکت‌ها قرار می‌گیرد. شرکت‌هایی که هزینه پایین‌تر و عملکرد فنی بهتری داشتند سود بیشتری دریافت می‌کنند. لازمه پیاده سازی این مدل شکل گیری نظام تنظیم گر برای تعیین شاخص‌ها و گزارش فعالیت شرکت‌ها است و شفاف سازی روابط مالی این شرکت‌ها با دولت است. در غیر این صورت این شرکتها انگیزه کافی برای افزایش سود آوری نخواهند داشت.

درباره پروژه

رژیم‌های مالی پیشنهادی را می‌توان به سه دسته سود محور، درآمد محور و هزینه محور تقسیم کرد. در مدل سود محور، دولت با دریافت حق مالکانه، مالیات و سود سهام، بخش عمده دریافتی خود را از محل سود فعالیت شرکت دریافت می‌کند. در این مدل با واقعی شدن قیمت گاز فروخته شده توسط شرکت، سود ابرازی شرکت واقعی شده و دولت از محل سود سهام خود مابه‌التفاوت قیمت‌های جهانی و فروش داخلی را به عنوان یارانه پرداخت می‌کند. تجربه شرکت آرامکو در اجرای مدل حق مالکانه و مالیات و عرضه اولیه سهام (IPO) می‌توان به عنوان الگویی برای تجاری سازی شرکت ملی گاز باشد.

در مدل دوم،درآمد محور، شرکت گاز غنی را بر پایه قیمت‌های جهانی(صادراتی یا فرمولی مشابه خوراک پتروشیمی) از دولت با تخفیف خریداری می‌کند و گاز طبیعی را به مشترکین با نرخ جهانی می‌فروشد. دولت از محل سهم خود ، ما به تفاوت قیمت دستوری و قیمت واقعی گاز و پرداخت های به سازمان هدفمندی را پرداخت می‌کند. باتوجه به اختلاف حجم 20% میان گاز غنی دریافتی و گاز طبیعی فروخته شده، دولت با 5% تخفیف گاز غنی را به شرکت گاز(مشابه 5% تخفیف نفت خام پالایشگاه‌ها) بفروشد، به عبارت دیگر شرکت گاز با 75% قیمت جهانی گاز غنی را دریافت کند.

مدل سوم، بر پایه هزینه‌های جاری و سرمایه‌ای شرکت ملی گاز است که به ازای هر متر مکعب گاز تولیدی و هر تن اتان و گاز مایع استحصال شده، شرکت کارمزد دریافت می‌کند. علاوه بر این با هدف انگیزه بخشی به مدیریت مصرف و افزایش صادارت گاز، سهم 14.5% از محل خالص صادرات به شرکت پرداخت می‌شود. این روش به مدل فعلی بیشترین شباهت را دارد و تنها سهم شرکت از درآمدها را شفاف می‌کند.

 با مدل سازی 150 پارامتر مؤثر بر سهم شرکت ملی گاز و دولت، روند سه روش پیشنهادی برای یک دهه آینده ارائه شده است.

حوزه های تخصصی