بازطراحی رابطه مالی شرکت ملی گاز در ارتباط با دولت و شرکت‌های زیرمجموعه

پروژه

اندیشکده انرژی
کارفرما : شرکت ملی گاز- مدیریت پژوهش و فناوری
سال آغاز و پایان : 1399-1400

معرفی

بازطراحی رابطه مالی شرکت ملی گاز در ارتباط با دولت و شرکت‌های زیرمجموعه
بررسی‌های تاریخی رابطه مالی شرکت ملی گاز ایران با دولت نشان می‌دهد، پس از اجرای قانون هدفمندی با تغییر رابطه مالی به مدل بودجه‌ای، سهم پرداختی به شرکت از محل درآمدهای فروش داخلی به یک پنجم بهای تمام شده گاز فروخته شده رسید. در صورت  ادامه رابطه فعلی با منفی شدن تراز گاز و کاهش درآمدهای صادارتی، شرکت ملی گاز با کسری شدید منابع مالی مواجه خواهد شد.

چکیده

انتخاب یکی از هر یک از روش‌های پیشنهادی، سود محور، درآمد محور و هزینه محور، به منظور قطع وابستگی درآمد شرکت از نظام پرداخت یارانه گاز ضروری است. ایجاد یکپارچگی در رابطه مالی بخش گاز در کنار بهره گیری از مدل سود محور، موجب مدیریت یکپارچه عرضه و تقاضای گاز، افزایش توان صادرات گاز و ارتقای قدرت سرمایه گذاری شرکت خواهد شد. مدل درآمد محور با حفظ ساختار موجود موجب ارتقای جایگاه تجاری شرکت و انگیزه برای مدیریت مصرف خواهد شد. مدل هزینه محور، موجب شفاف سازی سهم شرکت بر مبنای هزینه‌های جاری و سرمایه‌ای و عدم وابستگی به قیمت فروش داخلی خواهد شد.

درباره پروژه

رژیم‌های مالی پیشنهادی را می‌توان به سه دسته سود محور، درآمد محور و هزینه محور تقسیم کرد. در مدل سود محور، دولت با دریافت حق مالکانه، مالیات و سود سهام، بخش عمده دریافتی خود را از محل سود فعالیت شرکت دریافت می‌کند. در این مدل با واقعی شدن قیمت گاز فروخته شده توسط شرکت، سود ابرازی شرکت واقعی شده و دولت از محل سود سهام خود مابه‌التفاوت قیمت‌های جهانی و فروش داخلی را به عنوان یارانه پرداخت می‌کند. تجربه شرکت آرامکو در اجرای مدل حق مالکانه و مالیات و عرضه اولیه سهام (IPO) می‌توان به عنوان الگویی برای تجاری سازی شرکت ملی گاز باشد.

در مدل دوم،درآمد محور، شرکت گاز غنی را بر پایه قیمت‌های جهانی(صادراتی یا فرمولی مشابه خوراک پتروشیمی) از دولت با تخفیف خریداری می‌کند و گاز طبیعی را به مشترکین با نرخ جهانی می‌فروشد. دولت از محل سهم خود ، ما به تفاوت قیمت دستوری و قیمت واقعی گاز و پرداخت های به سازمان هدفمندی را پرداخت می‌کند. باتوجه به اختلاف حجم 20% میان گاز غنی دریافتی و گاز طبیعی فروخته شده، دولت با 5% تخفیف گاز غنی را به شرکت گاز(مشابه 5% تخفیف نفت خام پالایشگاه‌ها) بفروشد، به عبارت دیگر شرکت گاز با 75% قیمت جهانی گاز غنی را دریافت کند.

مدل سوم، بر پایه هزینه‌های جاری و سرمایه‌ای شرکت ملی گاز است که به ازای هر متر مکعب گاز تولیدی و هر تن اتان و گاز مایع استحصال شده، شرکت کارمزد دریافت می‌کند. علاوه بر این با هدف انگیزه بخشی به مدیریت مصرف و افزایش صادارت گاز، سهم 14.5% از محل خالص صادرات به شرکت پرداخت می‌شود. این روش به مدل فعلی بیشترین شباهت را دارد و تنها سهم شرکت از درآمدها را شفاف می‌کند.

 با مدل سازی 150 پارامتر مؤثر بر سهم شرکت ملی گاز و دولت، روند سه روش پیشنهادی برای یک دهه آینده ارائه شده است

حوزه های تخصصی