مقدمه
صنایع فرهنگی به صنایعی اطلاق میشوند که به خلق، تولید و تجاریسازی محتواهای فرهنگی در قالب کالا و خدمات مشغولند. این صنایع کارکردهای متنوع فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارند. با توجه به ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی ایران، صنایع فرهنگی میتوانند نقش بسزایی در توسعه همهجانبه کشور ایفا کنند.
اما علیرغم پتانسیل موجود، وضعیت فعلی این صنایع در ایران چندان مطلوب نیست. به عنوان مثال، سهم ایران از صادرات جهانی محصولات فرهنگی بسیار ناچیز است. همچنین در بسیاری از شاخههای صنایع فرهنگی مانند: نشر و پوشاک، محصولات خارجی سهم عمدهای از بازار داخلی را در اختیار دارند. در این شرایط ضرورت شناسایی دقیق مشکلات و چالشهای ساختاری و نهادی و ارائه راهکارهایی برای رشد و توسعه این صنایع حس میشود. با توجه به همین امر هدف این مقاله شناسایی آسیبهای نظام نوآوری صنایع فرهنگی کشور است. این کار با بررسی پنج شاخه منتخب صنایع فرهنگی شامل: نشر، اسباببازی، بازیهای رایانهای، مدو لباس و نوشتافزار انجام شده است.
یافتههای پژوهش
یافتههای پژوهش که بر اساس دو متغیر اساسی توزیع قدرت میان بازیگران کلیدی و ذینفعان در صنایع مذکور بهدست آمدهاند نشان میدهند که نظام نوآوری صنایع فرهنگی در ایران با شش آسیب و چالش اصلی فقدان تعامل مؤثر میان نهادهای آموزشی و پژوهشی، تعدد و تورم نهادی در حیطه نظارت و ارزیابی، نبود نظارت مؤثر بر واردات محصولات فرهنگی، عدم دیپلماسی فرهنگی در بازاریابی و صادرات محصولات فرهنگی، نبود ارتباط مؤثر بنگاههای فرهنگی با نهادهای حامی نوآوری و فقدان یا ضعف نهادهای ارتباطی و شبکهساز مواجه است.
فقدان تعامل مؤثر نهادهای آموزشی و پژوهشی
یکی از مشکلات اساسی نظام نوآوری صنایع فرهنگی در ایران، فقدان ارتباط مؤثر میان بخش دانشگاهی و صنعت است. دانشگاهها و مراکز پژوهشی بهعنوان منبع اصلی تولید دانش و نوآوری، تعامل چندانی با صنایع فرهنگی ندارند که این مسئله بهویژه در حوزه خلق مفاهیم و محتواهای نوین مبتنی بر فرهنگ بومی کاملاً مشهود است. صنایع فرهنگی بهدلیل فقدان ارتباط با مراکز علمی، نمیتوانند از ظرفیتهای پژوهشی و خلاقیتهای دانشگاهی در راستای نیازهای خود بهره ببرند. این شکاف میان دانشگاه و صنعت، موجب شده رشد و نوآوری در صنایع فرهنگی کشور با موانع جدی روبرو شود. لذا ایجاد تعامل مؤثر میان این دو بخش، یکی از راهکارهای اساسی برای رفع چالشهای نوآوری در این حوزه است.
تعدد و تورم نهادی در حیطه نظارت و ارزیابی
وجود نهادها و سازمانهای متعدد و موازی در حوزه نظارت و ارزیابی محصولات فرهنگی داخلی مشکل دومی است که صنایع فرهنگی با آن روبهرو است. در حال حاضر نهادها و دستگاههای مختلفی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صداوسیما، شورای نظارت بر مطبوعات، شورای عالی انقلاب فرهنگی و... بهنوعی در امر نظارت و ارزیابی محتوای محصولات فرهنگی فعالیت دارند. این تعدد نهادهای ناظر، موجب ایجاد همپوشانی، دوبارهکاری و شکافهای نظارتی شده و سردرگمی و اتلاف زمان و هزینه برای فعالان حوزه فرهنگ ایجاد کرده است. همچنین وجود الزامات و ضوابط متعدد و گاهاً متناقض نظارتی، موجب کاهش انگیزه و خلاقیت در تولید محتوای فرهنگی نو و بومی شده است.
نبود نظارت مؤثر بر واردات محصولات فرهنگی
نبود نظارت مؤثر بر واردات محصولات و کالاهای فرهنگی خارجی مشکل بعدی شناسایی شده در نظام نوآوری صنایع فرهنگی ایران است. با وجود آنکه نهادها و سازمانهایی مانند گمرک مسئول نظارت و کنترل بر ورود کالاهای خارجی به کشور هستند، اما در عمل نظارت چندان مؤثر و جدی بر واردات محصولات فرهنگی صورت نمیگیرد. در نتیجه محصولات و کالاهای فرهنگی بسیاری اعم از کتاب، فیلم، موسیقی، بازیهای رایانهای، لباس و... بهراحتی و بدون محدودیت از مبادی مختلف به کشور وارد میشوند. همین امر باعث شده که سهم قابل توجهی از بازار داخلی محصولات فرهنگی در اختیار کالاهای خارجی باشد و تولیدات داخلی در رقابت با آنها بهشدت آسیب ببینند.