چکیده
این مقاله به راهبرد فناوری شرکتهای دارای گروههای متنوع کسب و کار و پیوند آن با راهبرد کلی این شرکتها میپردازد. در دو دهه اخیر، همراستایی راهبرد فناوری و راهبرد کسب و کار یکی از حوزههای تحقیقاتی مهم در ادبیات مدیریت راهبردی (استراتژیک) و مدیریت فناوری بوده است. پژوهشگران تاکنون بر بنگاههایی واحد متمرکز بودهاند و برای آنها چارچوب، مدل و ابزارهای پشتیبانی تصمیمگیری توسعه دادهاند که در صنایع مختلف نیز کاربرد گستردهای یافتهاند. با وجود اینکه گروه شرکتها با کسب و کارهای متنوع نقش مهمی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه بازی میکنند و برای مدیریت توانمندیهای فناورانه متنوع آنها نیازمند برنامهای جامع و کلنگرانه هستیم، تاکنون تحقیقات چندانی متمرکز بر راهبرد فناوری در سطح شرکت (CTS) صورت نگرفته است. این مقاله مبتنی بر مرور ادبیات، تحت رویکرد استنتاجی و با روش تحلیل محتوا، چارچوب اولیهای را ارائه میکند که بیش از پیش نمایانگر محیط کشورهای در حال توسعه باشد. قابلیت اجرای چارچوب پیشنهادی با موردکاوی شرکت ایران خودرو، که بزرگترین شرکت خودروسازی خاورمیانه، شرکتی متاخر و متشکل از گروهی از کسب و کارهای متنوع هست، مورد بررسی قرار گرفت. مبتنی بر چارچوب پیشنهادی، مرور اسناد مربوطه، مصاحبه با مدیران ارشد و میانی شرکت ایران خودرو و با استفاده از روش تحلیل مضمون، چگونگی پیوند راهبرد فناوری با راهبرد در سطح شرکت تبیین و توصیف شد. نتایج بعضاً با چارچوب اولیه پیشنهادی ناسازگار بودند که مبتنی بر جایگاه شرکت در مسیر همپایی فناورانه و محیط متاخر آن قابل تفسیر است. فرآیند و نتایج این مطالعه نشان داد که چارچوب مفهومی پیشنهادی میتواند به عنوان ابزاری برای تحلیل راهبرد فناوری در سطح شرکت (CTS) در شرکتهای دارای چندین کسب و کار (MBC) مورد استفاده قرار گیرد. اصلاحیههای منتج از این تحقیق بر روی چارچوب پیشنهادی، همانند توجه به اهمیت یکپارچگی، میتواند در تحقیقات آتی مورد توجه قرار گیرد.