مقدمه
رابطه بین هنرهای تجسمی و اقتصاد رابطهای چندوجهی و پیچیده است. هنر تجسمی به عنوان بیانی فرهنگی و خلاق، خود را میانِ چارچوب وسیعترِ نظامها و بازارهای اقتصادی مییابد. رابطه بین هنرهای تجسمی و اقتصاد تعامل پیچیدهای است میان بیانِ هنری، پویایی بازار، تأثیرات فرهنگی و اصول اقتصادی. درک این رابطه می تواند بینش ما را در باب جنبههای تجاری دنیای هنر، چالش های پیش روی هنرمندان و تأثیر اجتماعی-اقتصادی گسترده بر هنرهای تجسمی روشنی بخشد.
معرفی کتاب
"اقتصاد هنرهای تجسمی: تمرین بازار و مقاومت در بازار"، اثر امی ویتاکر، کاوشی تاملبرانگیز است در باب نقطۀ تلاقیِ اقتصاد و عالم هنرهای تجسمی. ویتاکر که هم هنرمند است و هم اقتصاددان، از تجربیات گسترده خود در هر دو زمینه استفاده میکند تا تحلیلی دقیق و روشنگر ارائه دهد از اینکه چطور نیروهای اقتصادی به تولید، توزیع و مصرف هنرهای تجسمی شکل میدهند.
این کتاب به سه بخش تقسیم میشود. در بخش اول، ویتاکر بازار هنر را ارزیابی میکند، اینکه قیمتها چطور تعیین میشوند، ارزشگذاریِ آثار هنری از چه منطقی پیروی میکند و در مچموع هنرمندان و گالریها در دنیای پیچیده و اغلب مبهمِ فروش آثار هنری چه میکنند. او همچنین نقش مجموعهداران، موزهها و سایر موسسات را در شکلدهی به بازار هنر مورد کاوش قرار میدهد و مسیرهایی را که این دسته از افراد با گذر از آنها هم میتوانند تأثیرگذار باشند و هم تحت تأثیر نیروهای بازار قرار گیرند، ارزیابی میکند.
ویتاکر در قسمت دوم کتاب توجه را به تولید آثار هنری معطوف میدارد. او به روشهای مختلف خلق و توزیع این آثار از جانب هنرمندان و چالشهایی که در انجام این کار با آنها روبرو هستند، میپردازد. ویتاکر همچنین پاسخ این پرسش را جستوجو میکند که فناوری در تغییر شیوۀ تولید و مصرف آثار هنری چه نقشی ایفا میکند و هنرمندان چطور با این تغییرات سازگار میشوند.
سرانجام، در قسمت سوم کتاب، ویتاکر به موضوع مقاومت هنری میرسد؛ اینکه هنرمندان و سایر ذینفعان در این وادی چطور در برابر فشار بازار، که به نحوی به دنیای هنر شکل میدهد، مقاومت میکنند. او مفهوم «کارآفرینی فرهنگی» را میکاود، با اشاره به اینکه خلق و توسعۀ تولیدات و مؤسسات فرهنگیِ جدید چطور شیوههای غالبِ بازار را به چالش میکشد. او استدلال میکند که کارآفرینیِ فرهنگی یک استراتژی مهم برای هنرمندان و دیگر افرادی است که به دنبال مقاومت در برابر الزامات تجاری بازار هنر هستند و میتواند به ایجاد فضاها و فرصتهای جدیدی منجر شود که برای بیان خلاقۀ هنر راهگشا باشند. در این قسمت ویتاکر همچنین گریزی میزند به نقشِ حمایتِ کنشگرانه از ترویجِ برابری و عدالت اجتماعی درونِ مرزهای عالمِ هنر. او خاطرنشان می کند که عالم هنرهای تجسمی نیز، مانند بسیاری زمینههای دیگر، با نابرابریها و بیعدالتیهای قابل توجهی روبهرو است، به ویژه در رابطه با نژاد، جنسیت و طبقۀ هنرمند. او استدلال میکند که هنرمندان و سایر سهامداران میتوانند ایفاگر نقش مهمی در به چالش کشیدن این نابرابریها و ایجاد فراگیری هرچه بیشترِ عدالت و برابری در این حوزه باشند.
ویتاکر نشان میدهد برای اثبات تحلیل خود در سراسر کتاب از درک عمیقی از اقتصاد و هنر برخوردار است. او از طیف وسیعی از مثالها و مطالعات موردی استفاده میکند تا نقطهنظرات خود را هر چه شفافتر به تصویر بکشد، از کارهای هنرمندان مستقل و منفرد گرفته تا شیوه کار گالریها و موزههای بزرگ و مشهور. نوشتههای او روشن و ملموس است و با بررسی پیچیدگیهای اقتصاد در کاربرد هنر، طراحی و صنایع خلاق، راههایی برای نزدیک شدن به دنیایی بزرگتر برای هنرهای تجسمی و هنرمندان مشغول در این عرصه، ارائه میکند.
اما یکی از موضوعات کلیدی که در این کتاب به چشم میخورد تنش بین الزاماتِ تجاری بازار هنر و انگیزههای خلاقانۀ هنرمندان است. ویتاکر استدلال میکند در حالی که بازار میتواند فرصتهای ارزشمندی برای هنرمندان فراهم کند تا آثار خود را بفروشند و در معرض دید قرار گیرند، همچنین میتواند دیدِ هنری آنها را محدود کند تا از تواناییشان در محک زدنِ هنر خود و قدرتِ خطر کردنشان، محتاطانهتر بهره ببرند. او خاطرنشان میکند که بسیاری از هنرمندان تلاش میکنند بینِ خواستههای بازار و اهداف هنری خود توازن برقرار کنند و این اصطکاک میتواند بهویژه برای هنرمندان نوظهوری که هنوز در حال بنا کردن کارنامۀ هنری خود هستند، با شدتِ بیشتری احساس شود. ویتاکر تأکید دارد که بازار هنر سیستم پیچیده و اغلب غیرشفافی است که قیمتها و ارزشهای آن توسط طیف وسیعی از عوامل تعیین میشود؛ از جمله شهرت هنرمند، چگونگی درک و دریافتِ اثر او از جانب مخاطب، و ترجیحات مجموعهداران و خریداران. او روشن میکند که این سیستم اغلب میتواند گونهای خاص از هنر و هنرمندان را بر دیگران برتری دهد و چالشهای اقتصادی قابل توجهی برای هنرمندان و سایر افراد مشغول در وادی فرهنگ ایجاد کند.
موضوع مهم دیگر کتاب بررسی امکانِ تأثیرِ نهادهایی مانند موزهها و گالریها در جهت دادن به بازار هنر است. ویتاکر استدلال میکند این مؤسسات در تعیین اینکه کدام هنرمندان و آثار هنری توسط بازار به رسمیت شناخته شده و ارزشگذاری میشوند، نقش مهمی ایفا میکنند و میتوانند تأثیر قابلتوجهی بر حرفه و شهرت هنرمندان منفرد داشته باشند. ویتاکر تأکید دارد که این نهادها بر این صحنه بازیگران بی طرف نیستند، بلکه خود توسط نیروهای اقتصادی و اجتماعی مختلفی شکل گرفتهاند.
در بخش قابل توجهی از کتاب، همانطور که پیشتر اشاره شد، نویسنده به این امر میپردازد که چگونه فناوری بر قلمرو هنر تأثیر میگذارد. ظهور رسانههای دیجیتال و پلتفرمهای آنلاین، خلق و ارائۀ آثار هنری را برای هنرمندان آسانتر کرده است، اما همچنین چالشها و بیثباتیهای جدیدی را نیز بر سر راه آنها قرار داده. به عنوان مثال، ویتاکر اشاره می کند که گسترش تصاویر دیجیتال، میتواند باعث شود هنرمندان کنترلِ توزیعِ آثار خود را از کف بدهند و در راه حصول اطمینان از این بابت که زحمتشان به شکل شایستهای جبران میشود، با دشواریهایی روبهرو باشند.
در این کتاب نویسنده به شکل درخوری رابطۀ هنرهای تجسمی و اقتصاد کلان را میکاود. ویتاکر اینطور بیان میکند که هنر صرفاً یک کالای لوکس یا نوعی سرگرمی نیست، بلکه بخشی حیاتی از اقتصاد است و میتواند پیامدهای مهمی در اموری مانند اشتغال، نوآوری و توسعۀ اقتصادی در پی داشته باشد. بنا به گفتۀ ویتاکر هنرمندان و دیگر شاغلانِ عرصۀ فرهنگ اغلب با چالشهای اقتصادی قابل توجهی روبهرو هستند از جمله دستمزد اندک، کمبود مزایا، و دسترسی محدود به بودجه و سایر منابع. او معتقد است پرداختن به این چالشها برای اطمینان یافتن از اینکه دنیای هنرهای تجسمی به عنوان بخشی پر جنب و جوش و پویا از اقتصاد و جامعه به رسمیت شناخته شود، حیاتی است.
کتاب «اقتصاد هنرهای تجسمی: عملکرد بازار و مقاومت در بازار» کاوشی جذاب و تأملبرانگیز در باب نیروهای پیچیده و اغلب متناقضی است که دنیای هنرهای تجسمی را شکل می دهند. ویتاکر با ترکیب تخصص خود هم در زمینۀ اقتصاد و هم هنر، دیدگاه منحصر به فردی در راستای بازنمایی عالم پویا و دائماً در حال تحولِ این گونۀ خاص از هنر، ارائه می دهد، و خوانندگان را به نحوی به چالش میکشد که با به پایان رساندن کتاب در مورد نقش اقتصاد در شکل دادن به زندگی فرهنگی ما، ابزار اندیشه را به شکل عمیقتری به کار گیرند. به عنوان خوانندۀ این کتاب، صرف نظر از اینکه اقتصاددان هستید، هنرمندِ هنرهای تجسمی هستید یا صرفاً فردی علاقهمند به ابعاد فرهنگی و اقتصادی جامعۀ خود، این کتاب مطمئناً تفکر شما را تحریک می کند و درک شما را از ارتباط بین این دو زمینه، اقتصاد و هنرهای تجسمی، عمیق تر میکند و وسعت دید شما را گسترش میبخشد.
در مورد نویسنده
امی ویتاکر هم نویسنده است، هم هنرمند است و هم معلم. او به خاطر کارهایش در حوزۀ نقطۀ تلاقیِ هنر، تجارت و اقتصاد مشهور است. تخصص اصلی او در زمینه هنر و اقتصاد است و آثار زیادی در این حوزه به رشتۀ تحریر درآورده است. در کنار کتاب مهمش، «اقتصاد هنرهای تجسمی: عملکرد بازار و مقاومت در برابر بازار»، کتاب «تفکر هنری: چگونه فضای خلاقه را در دنیای برنامهریزیها، بودجهها و مدیرها ایجاد کنیم» را نیز نگاشته است.
خانم ویتاکر از پیشینۀ متنوعی برخوردار است که هنر و تجارت را همزمان با هم دارد. او دارای مدرک MBA از دانشکده مدیریت ییل و مدرک MFA در نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای اسلید در لندن است. در مؤسسات برجستهای مانند دانشگاه نیویورک و موسسه هنر ساتبی سابقۀ تدریس دارد.
کار اصلی ویتاکر بررسی رابطۀ میان خلاقیت، تجارت و نوآوری است. او به موضوعاتی مانند پویایی اقتصادی بازار هنر، چالشهای پیش روی هنرمندان در دنیای تجارت و تأثیر نیروهای اقتصادی بر شیوههای هنری میپردازد. رویکرد میانرشتهای او به دنبال پر کردن شکاف بین هنر و تجارت است و درک عمیقتری از جنبههای اقتصادی دنیای هنر برای دنبالکنندگان آثار خود به ارمغان میآورد.