چکیده
با توجه به عدم موفقیت سیاستهای ساخت داخل در ایران و بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، «تدارکات عمومی حامی نوآوری» میتواند بهعنوان یک سیاست نوآوری در طرف تقاضا مبنای نظری برای پیادهسازی پیوست فناوری در کشور فراهم نماید؛ اما کشورهای درحالتوسعه از ویژگیهایی متمایز از اقتصادهای توسعهیافته برخوردارند که یکی از مهمترین آنها فقدان توانمندیهای فناورانه در میان تأمینکنندگان است که نقشی محوری در همپایی فناورانه آنها دارد. مقاله پیش رو مفهوم جدید «تدارکات عمومی حامی توانمندسازی» را مبتنی بر شواهد بهدستآمده از پروژههای انتقال فناوری ده گروه کالای راهبردی در صنعت نفت کشورمان توسعه میدهد که توسعهای بر سیاست تدارکات عمومی حامی نوآوری محسوب میشود. این سیاست توانمندسازی تأمینکنندگان را در محوریت خود قرار میدهد. این مطالعه چالشهای مشترک متعددی را میان این دو سیاست برمیشمرد، ازجمله نیاز به تغییرات سازمانی در تدارک دهندگان دولتی، مدیریت ریسک، بهرهگیری از ساختارهای میانجیگر نوآوری (دانشی) و انجام اصلاحات حقوقی؛ اما دو تمایز اساسی نیز بهعنوان ویژگی مختص «تدارکات عمومی حامی توانمندسازی» مفهومپردازی شد: 1) توانمندسازی تأمینکنندگان بهعنوان هدف اصلی سیاست، 2) استقرار نظام پایش و ارزیابی دوسویه که هم توانمندی تأمینکنندگان و هم محصول تدارک دادهشده را توأمان رصد و ارزیابی میکند.
Comparative Conceptualisation of ‘Public Procurement for Capability Building’ (PPCB) In Relation to Public Procurement for Innovation (PPI): A Step Towards Implementation of Iranian Technology Annex