چکیده
سیاستهای نوآوری به دو دسته کلی طرف تقاضا و طرف عرضه تقسیم میشوند. سیاستهای نوآوری طرف تقاضا با وجود سابقه طولانی طرح اهمیت آنها، مدتها از کانون توجه اندیشمندان حوزه سیاستگذاری نوآوری و سیاستگذاران به دور بودهاند. تقاضا از طریق چهار سازوکار بر نوآوری اثرگذار است: تغییرات در تقاضا میتواند منجر به تحریک نوآوریهای تدریجی و وابسته به مسیر شود؛ حساسیت تقاضا نسبت به نوآوریهای عرضهشده توسط بازار میتواند باعث ایجاد چرخهای از تقاضاهای جدید در آینده شود؛ تقاضای کاربران میتواند از طریق تولید مشترک نوآوری توسط کاربران و تولیدکنندگان بر ویژگیهای نوآوری اثر بگذارد و نهایتاً کاربران خود میتوانند نوآوریهای خریداریکرده را حسب نیازهای خاص خود اصلاح کنند. خردمایه سیاستگذاری نوآوری طرف تقاضا نیز به سه دسته کلی قابل تقسیمبندی است: رفع شکستهای سیستمی و بازار، تحریک رشد اقتصادی و همچنین تحول در بازار به منظور تحقق اهداف اجتماعی و ملی. این سیاستها در سه دسته جای میگیرند: سیاستهای پشتیبان تقاضای عمومی و دولتی، سیاستهای پشتیبان تقاضای خصوصی و نیز سیاستهای دارای رویکرد سیستمی. دسته اول و مشخصاً سیاست «تدارکات عمومی حامی نوآوری» یکی از پرکاربردترین و مستقیمترین مداخلات دولتها در طرف تقاضاست. در این سیاست، دولتها به دنبال اهرم نمودن تقاضای بخش عمومی و دولتی به عنوان بازار پیشگام نوآوری هستند و به جای خرید محصولات و خدمات رایج، محصولات و خدمات نوآورانه و جدیدی سفارش میدهند که محرک تقاضای نوآوری باشد.
کلیدواژهها: سیاست نوآوری طرف تقاضا، تدارکات عمومی حامی نوآوری، خرید دولتی، بازار پیشقدم، کاربران پیشقدم
Demand-Side Innovation Policies, with an Emphasis on Public Procurement for Innovation (PPI)