چکیده
پایان دادن به فقر، یکی از اهداف اصلی توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش در قرن اخیر بوده است. اهمیت بحث نوآوری برای محرومیت-زدائی سبب شده که اجتماعات جهانی باهدف ایجاد تغییرات در جامعه هدف خود به سمت حمایت از فعالیتهای کارآفرینی نوآورانه رویآورند. کمیته امداد امام خمینی (ره) نیز در راستای سیاستهای توانمندسازی در ابعاد اقتصادی، از سال 1398 حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان را آغاز نموده است. پژوهش حاضر سعی دارد با آسیبشناسی مجموعه اقدامات صورت گرفته در کمیته امداد در راستای توسعه مشاغل دانشبنیان در جامعه مددجو، به بررسی و آسیبشناسی سیاستهای موجود در بدنه کمیته امداد پرداخته و درنهایت به ارائه راهکارها و پیشنهاداتی برای توسعه مشاغل نوین و نوآورانه در قشر محروم جامعه بپردازد. روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از سؤالات باز است. جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان کمیته امداد در استانهای مختلف کشور بوده است. نتایج تحقیق نشاندهنده وجود 15 چالش اصلی در بخش سازمانی در کمیته امداد است. این چالشها در دو بخش اصلی چالشهای ساختاری و اقتصادی دستهبندیشدهاند. به طور کلی شواهد گویای آن است که مواردی نظیر نداشتن سند بالادستی مربوطه، بروکراسی اداری، نداشتن فرآیند منظم استعدادیابی و استعداد سنجی، ارائه نشدن آموزشها مرتبط با نیازها، نداشتن طرح و برنامه در جهت بازارسانی محصولات، پرورش پیدا نکردن ایدهها در یک فرایند تعریف شده منسجم، تامین مالی ناکافی و نداشتن تضامین بانکی موردنیاز در جهت گرفتن تسهیلات، مهمترین چالشهای توسعه مشاغل نوآورانه در کمیته امداد هستند.
کلیدواژهها