چکیده
امیرحسین چیتساززاده، پژوهشگر و مدیر برنامه آفاق: موسسات جذب دانشجو هرچند در تمام دنیا رابط دانشگاهها بهعنوان ارائهدهندگان خدمات آموزش عالی با دانشجویان بهعنوان متقاضیان این خدمات هستند اما بهواسطه سیاستهای کلان آموزش عالی هر کشوری با مقتضیات متفاوتی مواجهند که نحوه عملکرد آنان را متاثر میسازد. لذا ارائه هر پیشنهادی برای تنظیم روابط آنان با دانشگاهها و دانشجویان بینالمللی باید با توجه به محیط سیاستی که در آن فعالیت میکنند، باشد. بهطور مثال الزام تدریس به زبان فارسی در دانشگاههای ایران تمایل حضور دانشجویان بینالمللی را در ایران کم میکند و بهعنوان یک مانع در کسبوکار موسسات جذب دانشجویان بینالمللی عمل میکند. نمونه دیگر بحث صدور ویزاست که با توجه به حساسیتهایی که درمورد حضور اتباع خارجی در کشور وجود دارد طولانیتر از کشورهای همسایه است و مزیت رقابتی ایران در جذب دانشجویان بینالمللی و بهتبع آن فعالیت اقتصادی موسسات جذب را متاثر میسازد.
باید توجه کنیم، بینالمللیسازی آموزش عالی و جذب دانشجویان بینالمللی در دانشگاههای ایران عمر کوتاهی دارد و تجربه دانشگاهها در این زمینه به چند سال هم نمیرسد. لذا همچنان ذهنیتها و ساختارها برای این موضوع آمادگی کامل را ندارد و اقتصادیشدن فرآیند جذب دانشجو را مختل میکند. در زمینه ذهنیت، فعالان این حوزه معتقدند اکثر مدیران دانشگاهی نوع کسبوکار جذب دانشجویان بینالمللی را درک نکرده و درنتیجه برای آن ارزشی قائل نیستند. حتی میتوان مخالفان جدی برای جذب دانشجو در سطح هیاتعلمی دانشگاهها مشاهده کرد که معتقدند پذیرش دانشجویان بینالمللی شهریهپرداز نوعی علمفروشی و مدرکفروشی است. در زمینه ساختار نیز هرچند با ایجاد معاونت بینالملل در دانشگاهها در چند سال اخیر نوعی تمرکز تصمیمگیری در این حوزه ایجاد شد اما مدیران دانشگاهی انتخابشده از بین اعضای هیاتعلمی برای این معاونت از دانش و توانایی لازم برای مواجهه با این پدیده برخوردار نیستند و حتی اگر دارای چنین تخصصی باشند باز هم نمیتوانند مستقلا تصمیمات خود را پیش ببرند و باید تابع تصمیمات هیاترئیسه یا هیاتامنای دانشگاهها باشند که خود اشراف چندانی به مدیریت ابعاد مختلف این موضوع ندارند.
متن کامل یادداشت را میتوانید از اینجا بخوانید