چکیده
حمزه حاجیعباسی، پژوهشگر: طبق اطلاعیه سازمان امور دانشجویان، 174 موسسه مجاز اعزام دانشجو به خارج، فعال هستند ولی تاکنون هیچ موسسه جذب دانشجو به ایران، مجوز فعالیت دریافت نکرده است. به روایت آمار یونسکو، تعداد دانشجویان بینالمللی در ایران حدود 24هزار نفر است که البته افغانستانیهای مقیم ایران هم جزء این آمار هستند. این درحالی است که در کشورهای همسایه مثل ترکیه 154هزار و امارات 225هزار دانشجوی بینالمللی درحال تحصیل هستند. میزان زیادی از این دانشجویان با هدایت کارگزاران جذب دانشجو به دانشگاهها معرفی میشوند، موسسات مهاجرت تحصیلی به دلیل آگاهی از شرایط دانشگاه و کشور مقصد، تحصیل را آسان میکنند و در جذب دانشجوی باکیفیت به دانشگاه کمک میکنند.
در سال 2019 تعداد 59.585 ایرانی برای تحصیل به یک کشور خارجی مهاجرت کردهاند که حدود هفتهزار نفر از آنها در کشور ترکیه مشغول بهتحصیل شدهاند؛ اما تعداد ورود دانشجوی ترکیهای به ایران بسیار کمتر است. این درحالی است که نظام آموزش عالی ایران از لحاظ کیفیت کمتر از ترکیه و امارات نیست. سوال این است که چرا تعداد خروج دانشجوی بینالمللی از ایران از ورود دانشجوی بینالمللی به ایران بیشتر است؟ چه راههایی برای حل این مساله وجود دارد؟ آیا راهی برای ورود نخبگان کشورهای همسایه به ایران باز شده است؟
اساسا 3 رویکرد درمقابل تحصیل در خارج وجود دارد:
رویکرد اول: خروج از کشور را ممنوع کنیم، دانشجوی خارجی هم نیاید.
رویکرد دوم: مهاجرت دانشجویان و نخبگان و فرارمغزها به دولت هیچ ربطی ندارد.
رویکرد سوم: تعاملات بینالمللی و چرخش مغزها بهترین اقدام است و دولت باید ابتکار عمل را به دست بگیرد.
اخیرا رهبر انقلاب، ترغیب جوانان به ترک کشور را خیانت نامیدند. (سخنان 26 آبان ماه 1400) در این راستا خبر میرسد بعضی از دانشگاهها با توجه به سخنان رهبری، محدودیتها و سختگیریهایی برای کسانی که میخواهند در کشور دیگری تحصیل کنند ایجاد کردهاند. آنچه مسلم است، اینکه نقد رهبری به رویکرد دوم است؛ اما آیا برای عمل به دغدغه رهبر انقلاب، باید رویکرد اول را انتخاب کنیم! یا رویکرد سوم را؟! آیا نباید به بازگشت نخبگان توجه کنیم؟ و مهمتر از آن آیا نباید دانشجویان کشورهای همسایه را جذب کنیم؟
متن کامل یادداشت در اینجا