چکیده مقاله
این پژوهش با هدف تحلیل عمیق و جامع چرخة بازخوردیِ بهظاهر نامرئی و پیچیدهای که میان «رانت مالی ناشی از یارانة انرژی»، «بروکراسی کنترلگر» و «خلأ سرمایه جسورانه» در بستر شرکتهای دارای مالکیت دولتی در ایران شکل گرفته، انجام شده است. این چرخه، که در بسیاری از الگوهای خطی سیاستگذاری نوآوری و پارادایمهای سنتی همچون «پروژههای فناورانه با بودجة یارانهای» و مدل «مارپیچ سهگانه دولت، صنعت و دانشگاه» معمولاً نادیده انگاشته میشود، موضوع اصلی بررسی این مطالعه است. این رویکردهای رایج، اغلب رشد نوآوری را با اتکا صرف به تزریق وجوه ارزان یا تحمیل الزامات قانونی امری بدیهی فرض میکنند. بر این اساس، این پژوهش به دنبال آشکار ساختن و پرداختن به سه خلأ اساسی در ادبیات موجود است: نخست، عدم توجه کافی به سازوکارهای رفتاری ناشی از رانت مالی و تأثیر آن بر کاهش انگیزه برای پژوهشهای بازارمحور و افزایش تمایل به سمت پروژههای کمریسک؛ دوم، تقلیل بروکراسی اداری به یک متغیر صرفاً تشریفاتی، بدون تبیین ارتباطات پیچیده و عمیق آن با چالشها و شکستهای سرمایهگذاری خطرپذیر در اکوسیستم نوآوری؛ و سوم، غفلت یا سادهسازی خلأ سرمایه جسورانه و تقلیل آن به یک متغیر بیرونی و غیرمرتبط با دینامیکهای داخلی سیستم. این مطالعه از منظر روشی، در یک چارچوب کیفی و با بهرهگیری از دادههای مصاحبهای و تحلیل کدگذاری نظاممند بر اساس الگوی جیویا، یک «چارچوب بازخوردی» مفهومی ارائه میشود. این چارچوب تلاش میکند تا سه متغیر کلیدی رانت مالی، بروکراسی اداری و خلأ سرمایه خطرپذیر را نه به صورت مجزا، بلکه در قالب یک چرخهای همافزا و خودتقویتکننده به یکدیگر پیوند زند. این چارچوب نظری بر تلفیق سازوکارهای رفتاری و ساختاری در زمینه تأمین مالی نوآوری در بخش عمومی مبتنی است و هدف آن تبیین روابط علی میان متغیرهای مذکور در قالب یک چرخه بازخوردی یکپارچه و دینامیک است.