خلاصه یادداشت
مسئله این است که نمیتوان بحران سرمایة انسانی شرکتها را امری صرفا اقتصادی تفسیر کرد. بحرانهای اقتصادی زمینهساز بحرانهای اجتماعیای نظیر ناامیدی نسبت به آینده و احساس بیثباتی میشود به طوری که افراد چشمانداز پیشروی خود را مطلوب نخواهند دانست. در واقع بحرانهای اقتصادی علیرغم این که آشکارترین و بنیادیترین معضلات جامعه ما هستند، اما با بحرانهای اجتماعی و سیاسی بسیاری در هم تنیدهاند که شاید ناملموستر باشند اما در بطن جامعه حضور دارند. بنابراین به نظر میرسد تحلیل وضعیت سرمایة انسانی در ایران با تاکید صرف بر سطح سازمانی راهگشا نیست و لزوم توجه به رابطة بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با مسئلة مهاجرت و پیچیدگیهای آن احساس میشود. از طرف دیگر آمار کمی و حتی دادههای کیفی چندانی در مورد منابع انسانی در ایران وجود ندارد و لزوم پرداختن به آن بیش از پیش احساس میشود. در آخر این که علی رغم اهمیت مهاجرت کاری مجازی اماری در مورد میل و اقدام به آن وجود ندارد و امید است این خلا در آینده پر شود.
محتوای یادداشت
امروزه درکنار اشکال قدیمیتر مهاجرت میتوان از مهاجرت مجازی[1]صحبت کرد. در این نوع مهاجرت فرد بدون حضور فیزیکی میتواند به کار و یا ادامه تحصیل در کشوری دیگر بپردازد. مهاجرت مجازی در قالب دورکاری یاremote-working و کار پروژهای یاfreelancing اصلیترین اشکال مهاجرت مجازی کاری را تشکیل میدهند و میتوانند مسیرهای تازهای برای افراد بگشاید. امروزه میتوان از راه دور و بدون بر دوش کشیدن سختیهای مهاجرت و بار روانی ناشی از آن در کشوری دیگر مشغول به کار شده و از مزایایی چون درآمد بالاتر و تجربة فضاهای کاری جدید بهرهمند شد. همچنین دورکاریِ برونمرزی در بلند مدت میتواند مسیر مهاجرت را هموار کند. از آنجا که مهاجرت کاری در بسیاری از موارد پروسة کندتر و هزینهبرتری نسبت به مهاجرت تحصیلی بود بسیاری از جوانان ایرانی از مهاجرت تحصیلی به عنوان راهی برای مستقر شدن در کشورهای خارجی استفاده میکردند؛ اما امروزه دورکاری برونمرزی و فری لنسینگ امکانهای تازهای برای این گروه فراهم آورده است. از طرفی تجربة دورکاری در زمان همهگیری کرونا نیز بر محبوبیت و رواج دورکاری تاثیر داشته است. در این نوشتار سعی داریم بر اهمیت این پدیده و نیز نقش آن در بحران منابع انسانی شرکتها و استارتاپهای داخلی بپردازیم.
انقلاب صنعتی چهارم علاوه بر این که با پیشرفتهای تکنولوژیک همراه بوده است و ارتباطات انسانی را در مقیاسی بسیار گستردهتر از قبل ممکن کرده است، بر منابع انسانی سازمانها در مقیاس جهانی نیز تاثیر داشته است به طوری که دیگر نیاز چندانی به حضور فیزیکی نیروی کار احساس نمیشود. علاوه بر این، توسعة پلتفرمها امکان تکه تکه کردن و برونسپاری کار میان افرادی در کشورهای دیگر را فراهم کرده است. این امر خصوصا درمیان متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات یا همانICTها به چشم میخورد چرا که خدمتی که ارائه میدهند نه تنها نیازی به حضور فیزیکی ندارد، محلی هم نیست، یعنی لزوما وابسته به قوانین، زبان و یا فرهنگ کشوری نیست.
زمینههای تکنولوژیکی امکانبخش مهاجرت مجازی هستند، اما انگیزههای کارفرمایان و افراد نیز اهمیت بالایی برخوردارند. آنچه زمینهساز جذابیت نیروی دورکار و سیال میشود این است که کسبوکارها در کشورهای توسعهیافته میتوانند با هزینهای بسیار کمتر از دستمزدِ رایج در کشورشان خدمات نیروی کار متخصصِ کشورهای توسعهنیافته و درحالتوسعه استفاده کنند. در کشور ما بحرانهای اقتصادی باعث میشود که همین دستمزد کم برای نیروی کار ایرانی بسیار جذاب باشد و بسیاری از کسبوکارهای داخلی توانایی رقابت با رقبای خارجی خود را ندارند.
مهاجرت مجازی و فیزیکی متخصصان: بحران منابع انسانی شرکتها و استارتاپهای ایرانی
با افزایش محدودیت ها برای مهاجرت فیزیکی در دوره کرونا تمایل و علاقه برای مهاجرت مجازی و کارهای از راه دور افزایش پیدا کرد و به نظر میرسد همچنان رو به رشد است. البته علی رغم اهمیت مهاجرت کاری مجازی اماری در مورد میل و اقدام به آن وجود ندارد و امید است این خلا در آینده پر شود. از طرف دیگر پیش بینی میشود مهاجرت فیزیکی، که به دلیل ممنوعیت های قانونی و بسته بودن مرزها در دوران همه گیری کرونا با کاهش روبه رو بوده است نیز با افزایش مواجه شود. بنابراین در مجموع میتوان گفت رشد مهاجرت مجازی در کنار مهاجرت فیزیکی از مهمترین عوامل بحران منابع انسانی در کسب و کارهای کشور است. یکی از حوزههایی که به شدت از دورکاری برون مرزی و مهاجرت متخصصان ایرانی تاثیر پذیرفته است حوزة نرم افزار و علوم داده[2] است که با ریزش سرمایه انسانی روبهرو است. شرکتهای استارتاپی ایرانی فرصت مناسبی برای یادگیری و رشد تخصص نیروی کار فراهم میکنند اما توان بهره برداری بلند مدت از آنها را ندارند، چرا که متخصصان تمایل بیشتری به دورکاری برونمرزی و مهاجرت نشان میدهند. بر اساس پیمایش شرکت مشاوره مدیریت ایلیا در سال [3]۱۴۰۰ مهمترین دغدغههای مدیران استارتاپها بیثباتی اقتصادی و عدم وجود نیروی متخصص است. در این پیمایش ۷۶ درصد مدیران به عدم ثبات اقتصادی، و ۵۸ درصد از مدیران به کمبود نیروی متخصص و توانمند اشاره کردهاند. به گفتة فعالان این حوزه یکی از ریشههای کمبود نیروی متخصص مهاجرت است، به طوری که شرکتها نیروی کار با سابقه (senior) را که پس از چند سال تجربه اندوزیْ حوزة تخصصی خود را به خوبی میشناسد از دست میدهند. این در حالی است که یکی از مهمترین سرمایههای هر سازمانی سرمایة انسانی است. از طرفی عدم ثبات اقتصادی نیز نه تنها مستقیما بر کسب و کارها تاثیر میگذارد میتواند به عنوان پیشران مهاجرتی نیز عمل کرده و تمایل متخصصان به مهاجرت و یا دورکاری برونمرزی را افزایش دهد.
مواجهه با بحران منابع انسانی: آیا راهحل درون-سازمانیای وجود دارد؟
شرکتها و استارتاپها تلاش کردهاند راهکاری برای مواجهه با بحران منابع انسانی پیدا کنند و میتوان گفت در حال حاضر نیز در حال آزمون و خطا هستند. یکی از راههای حفظ منابع انسانی انگیزههای اقتصادی است که از آن جمله میتوان به بالا بردن دستمزد، اعطای وام و اعتبار اشاره کرد که باعث رشد درآمد متخصصانICT در نسبت با سایر گروهها شده است. با این حال این بحرانهای اقتصادی ایران مانند کاهش ارزش پولِ ملی و تورم باعث میشود شرکتها ناتوان از رقابت دستمزدی با شرکتهای خارجی باشند. امروزه به نظر میرسد شرکتها کماکان متاثر از مهاجرت مجازی و یا فیزیکی منابع انسانی هستند. این امر ما را به راهکار دوم شرکتها رهنمون میکند. از آن جا که همکاری با نیروی کارsenior روز به روز ناممکنتر میشود شرکتها به آموزش کارآموز و همکاری با نیروی کارjunior روی آوردهاند. با این حال برخی از دست اندکاران این حوزه معتقد هستند نیروی کار تازهکار و جوان نیز در آیندهای نه چندان دور ممکن است به صف مهاجرت مجازی و یا مهاجرت فیزیکی بپیوندند. به طور کلی میتوان گفت ما با کاهش مدت همکاری با نیروی انسانی مواجهیم که تاثیر بلندمدت مخربی بر سرمایة انسانی کشور دارد.
مسئلة این است که نمیتوان بحران سرمایة انسانی شرکتها را امری صرفا اقتصادی تفسیر کرد. بحرانهای اقتصادی زمینهساز بحرانهای اجتماعیای نظیر ناامیدی نسبت به آینده و احساس بیثباتی میشود به طوری که افراد چشمانداز پیشروی خود را مطلوب نخواهند دانست. در واقع بحرانهای اقتصادی علیرغم این که آشکارترین و بنیادیترین معضلات جامعه ما هستند، اما با بحرانهای اجتماعی و سیاسی بسیاری در هم تنیدهاند که شاید ناملموستر باشند اما در بطن جامعه حضور دارند. بنابراین به نظر میرسد تحلیل وضعیت سرمایة انسانی در ایران با تاکید صرف بر سطح سازمانی راهگشا نیست و لزوم توجه به رابطة بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با مسئلة مهاجرت و پیچیدگیهای آن احساس میشود. از طرف دیگر آمار کمی و حتی دادههای کیفی چندانی در مورد منابع انسانی در ایران وجود ندارد و لزوم پرداختن به آن بیش از پیش احساس میشود. در آخر این که علی رغم اهمیت مهاجرت کاری مجازی اماری در مورد میل و اقدام به آن وجود ندارد و امید است این خلا در آینده پر شود.
[1] Virtual migration
[2] Data science
[3] https://ilia-corporation.com/wp-content/uploads/2021/10/ILIACorporation-1st-ILIA-CEO-Survey-1400_compressed.pdf
بازنشر از: https://imobs.ir/publication/show/671